خرقها

معنی کلمه خرقها در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَرَقَهَا: آن را شکافت
ریشه کلمه:
خرق (۴ بار)ها (۱۳۹۹ بار)
«خَرَقَ» همان گونه که «راغب» در «مفردات» می گوید: به معنای پاره کردن چیزی از روی فساد بدون مطالعه و فکر است، و ظاهر کار این مرد عالم، راستی چنین بود.
شکافتن. قاموس پاره کردن و شکافتن و غیره گفته است. در مجمع شکافتن آمده است . تا وقتیکه در کشتی سوار شدند کشتی را بشکست (بشکافت) موسی گفت: کشتی را شکافتی تا اهل آن را غرق کنی؟!!/ * جنّ را شریکان خدا قرار دادند حال آنکه جنّ را خدا آفریده است و به دروغ بی آنکه بدانند برای خدا پسران و دختران ساختند. خرق به معنی دروغ ساختن و افتراء نیز آمده است در قاموس هست: «خرق الکذب: صنعه» در معنی خرق قید فساد لازم نیست چنانکه راغب گفته بلکه اعمّ است زیرا در آیه اوّل «خرقها» که حکایت عمل آن عالم است از روی فساد نبود بلکه «اخرقتها» که کلام موسی است توأم با فساد است زیرا موسی چنان فهمید. همچنین در نهج البلاغه خطبه 106 درباره علم خدا آمده: «خَرَقَ عِلْمُهُ باطِنَ غَیْبِ السُّتُراتِ» یعنی علم خدا باطن پوشیده‏ها را شکافته است. پیداست که در اینجا و امثال آن قید بدون رویّه و قید فساد جاری نیست ولی در خطبه 107 «خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقْلَهُ» قید فساد و بی تدبّری جاری است . * در زمین به تکبّر راه مرو، هرگز زمین را نتوانی شکافت.

جملاتی از کاربرد کلمه خرقها

واعظ و زاهد بسی دیدم ز حرص جام می خرقها کرده گرو در خانهای می فروش
دستار و خرقها گرو جام باده شد تا لمعه جمال تو دیدند آشکار
بکنید خرقها را، که ز زرق رنگ دارد ز سرشک سیل مژگان بکنید شست و شویی
ز خرقها بدر آیند چون کند تأثیر شراب عشق تو در صوفیان صاحب حال