خوف و رجا

معنی کلمه خوف و رجا در دانشنامه آزاد فارسی

خَوف و رجا
(یا: بیم و امید) از ارزش های دینی و اخلاقی در اسلام. علمای اسلامی یادآور شده اند که ترس از خدا در واقع ترس از اعمال زشت خود است و از سوی خداوند هیچ شر و بدی متوجه بندگان نمی شود. آنچه موجب عذاب و گرفتاری برای انسان است محرومیت از فیض و کرامت او و نتیجۀ اعمال ناروای خود آدمی است و این، مایۀ بیم و هراس بنده از مقام خداوند عادل و حکیمی است که هرکس را به نتیجۀ اعمال خود می رساند. از سوی دیگر، خداوند صاحب بخشش و رحمت بی انتهاست و توبه و استغفار بندگان خود را می پذیرد و نه تنها از گناهان آنان درمی گذرد، زشتی های آن ها را مبدل به نیکی ها می کند. حسن ظنّ به پروردگار، که از دیگر ارزش های اسلامی است، ایجاب می کند که آدمی هرگز امید خود را به رحمت الهی از دست ندهد و همواره میان بیم و امید در نوسان روحی باشد. نه امیدِ تنها او را به تجرّی و ترک طاعت بکشاند، و نه خوفِ تنها او را به یأس از رحمت خدا و دست کشیدن از عبادت سوق دهد.

معنی کلمه خوف و رجا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خوف، به معنای ترس و احساس ناخوشایند ناشی از بروز خطر و رجا ضد یاس بوده و به معنای امید به رحمت خداست. در ادامه در ضمن تفسیر آیه به صورت مبسوط به معنای خوف و رجا پرداخته می شود.
انما یؤمن بایاتنا الذین اذا ذکروا بها خروا سجدا و سبحوا بحمد ربهم و هم لا یستکبرون، تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا؛ تنها کسانی که به آیات ما ایمان می آورند که هر وقت این آیات به آنان یادآوری شود به سجده می افتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا می آورند، و تکبر نمی کنند. پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور می شود (و بپا می خیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید می خوانند.

جملاتی از کاربرد کلمه خوف و رجا

از خوف و رجا پار دو پر داشت دل من امروز چنان شد که پر از پار ندانم
در راه کین و مهر تو خوف و رجا دلیل بر شاخ لطف و عنف تو سود و زیان ثمر
صد عالم بی پایان از خوف و رجا بیرون از خوف شده مویی در خط امان مانده
هر دل که به سیلاب جنون خانه نپرداخت آلودگی ای داشت، در خوف و رجا زد
ز قبض و بسط ما را مدعا چیست خود آنرا فرق با خوف و رجا چیست
ابو بکر ورّاق گفت: مقام معلوم ایشان مقامات راه دین است و منازل تعبّد چون خوف و رجا و توکل و محبّت و رضا و غیر آن. سدّی گفت: «مقام معلوم» فی القربة و المشاهدة.
نه خائف ز عصیان نه مغرور رحمت قرینت به خوف و رجا می‌پسندد
و گفت: خوف و رجا دو بال مردند مانند مرغ چون هر دو بایستد مرغ بایستد و چون یکی بنقصان آید دیگر ناقص شود و چون هر دو نماند مرد در حدّ شرک بُوَد. (قشیری در رسالهٔ قشیریه آورده‌است: «ابوعلی رودباری راست گوید: خوف و رجاء دو بال مر غ‌اند چون راست باشند مرغ راست پَرَد و نیکو و چون یکی بنقصان آید دیگر ناقص شود و چون هر دو بشوند مرغ اندر حدّ هلاک افتد.». همچنین عزالدین محمود کاشانی در مصباح الهدایه آورده‌است که: «ابوعلی رودباری گفته‌است: «اَلْخَوفُ وَالرَّجاءُ کَجَناحَیِ الطائِرِ اِذَا اسْتَویا اِستَویَ الطَّی رُ وَتَمَّ فی طَیَرانِهِ».»)
سالک میان خوف و رجا سیر می کند مانده است در کشاکش لیل و نهار صبح
میان خوف و رجا داده حق نشان نجات نبی که مندر و والی رهبر آورده
چون خوف و رجا مجتمع گشت، چراغی حاصل آمد که در وی هم روغن است که‌ مدد بقاء است، هم آتش که ماده ضیاء است، آن گه ایمان از میان هر دو مدد میگیرد، از یکی ببقا و از یکی بضیا و مؤمن ببدرقه ضیاء راه می‌رود و ببدرقه بقا قدم می‌زند. و اللَّه ولیّ التوفیق.