[ویکی الکتاب] معنی خَلَقَهُنَّ: آنان را آفرید(مؤنث) - آنان را خلق کرد(مؤنث) (خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است) ریشه کلمه: خلق (۲۶۱ بار)هن (۲۰۷ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه خلقهن
و همچنین حدود را یاد کند خدایتعالی بدین آیت قوله تعالی :و من آیاته اللیل و النهار و الشمس و القمرلاتسجدوا للشمس و لاللقمر و اسجدوالله الذی خلقهن همیگوید از نشانیهای اوست شب و روز (و) آفتاب و ماهتاب سجده مکنید مر آفتاب و ماه را و سجده کنید مر خدایرا که ایشان را بیافریده است پس بشب مر ناطق را همیخواهد که او پوشیده است مر چیزها را چنانکه روز پیدا کننده چیزهاست و بروز مر اساس را همیخواهد که او بیان کننده رمزهاست چنانکه روز پیدا کننده چیزهاست که شب مر آنرا پوشیده داشته است و بآفتاب مر عقل را همیخواهد ( و بماه مر نفس را) که عقل مر نفس را فایده دهنده است چنانکه آفتاب مر ماه را نور دهد و بدانچه همیگوید مر آفتاب و ماه را سجده مکنید مر خدایرا سجده کنید که ایشانرا آفریده است آن همیگوید که خدایرا صفت عقل و نفس مگوئید و اعتقاد مدارید که خدای آن نیست که او خداوند تائید است یا خداوند ترکیب که این هر دو آفریدگانند و بیشتر از خلق امروز عقل پرستانند آنکسان همی پندارند که ایشان موحدانند از متکلمان معتبر و کرامی ایزد تعالی ما را از پرستیدن جز خدای نگاه داراد.