خشنی

معنی کلمه خشنی در لغت نامه دهخدا

خشنی. [ خ َ ش ِ ] ( حامص ) درشتی. زبری. ناهمواری.
خشنی. [ خ ُ ] ( اِ ) زن فاحشه. زن فاجره. زانیه. روسپی. جنده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان قاطع ) :
دشمن آل علی دانی که کیست
آن پدر کشخان و مادر خشنی است.بندار رازی ( از فرهنگ جهانگیری ).اوباش آفرینش و خشنی طبیعتند.خاقانی.بروی زال و بسرخاب پنبه و ابره
بحیز و خشنی این زال گشته آن سرخاب.خاقانی.
خشنی. [ خ ُ ش َ ] ( اِخ ) سلیمان بن سعدالخشنی. نخستین کسی است که دواوین را از رومی به عربی نقل کرد و نیز نخست مسلمانی است که ولایت دواوین را در عصر اموی بعهده گرفت و قبل از او نصاری این شغل را بعهده داشتند. وی به امر عبدالملک بن مروان دفترها را از رومی به عربی نقل کرد و ولایت همه دواوین شام را بعهده گرفت و تا ایام ولید و سلیمان بر این شغل بود و در آخر خلافت عمربن عبدالعزیز ازاین شغل بر کنار شد. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 188 ج 2 ).
خشنی. [ خ ُ ش َ ] ( اِخ ) عبدالملک بن غصن الخشنی ، مکنی به ابومروان ، فاضل اندلسی. صاحب شعر و نثر بود. وی از وادی الحجاره برخاست و مأمون بن ذی النون صاحب طلیطله او را از کار برکنار کرد و بحبس انداخت و خشنی در زندان کتاب «السجن و المسجون و الحزن و المحزون » را نوشت و در این کتاب هزار بیت از اشعار خود را درج کرد و نیز رساله ای نوشت و آنرا «السر المکنون فی عیون الاخبار و تسلیةالمحزون » نام کرده. بعد از آزادی از زندان در غرناطه درگذشت.
خشنی. [ خ ُ ش ُ ] ( اِخ ) محمدبن حارث بن اسد خشنی قیروانی اندلسی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از مردم قیروان بود سپس به قرطبه رفت و در آنجا علم آموخت. ابن الفرضی گوید: او شاعری بلیغ بود جز آنکه گاهگاه اشتباه ادبی می کرد و پس از مرگ حکم المستنصر کار وی بدانجا کشید که دردکانی می نشست و روغن می فروخت. از جمله کتب او: «القضاة بقرطبه » و «اخبار الفقهاء و المحدثین » و «الانفاق و الاختلاف » در مذهب مالک و «الفتیا» و «النسب » می باشد. ( از اعلام زرکلی ج 6 ص 303 ج 2 ).
خشنی. [ خ ُ ش َ ] ( اِخ ) محمدبن عبدالسلام القرطبی الخشنی ، مکنی به ابوالحسن لغوی. از حفاظ حدیث و از مردم قرطبه بود که به مشرق رفت و 25 سال به طلب حدیث پرداخت. ( از اعلام زرکلی ج 7 ص 76 ج 2 ).
خشنی. [ خ ُ ش َ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲبن جعفر خشنی فقیه اندلسی بسال 539 هَ. ق. مردم مرسیه امارت آن ناحیت را به عهده او واگذاردند. و به امیر ناصرالدین لله ملقب شد و بسال 540 نزدیک غرناطه در جنگی کشته شد. ( از اعلام زرکلی ج 7 ص 106 ج 2 ).

معنی کلمه خشنی در فرهنگ عمید

= خودفروش

معنی کلمه خشنی در فرهنگ فارسی

مصعب بن محمد بن مسعود خشنی جیانی اندلسی مکنی به ابوذر از قضات بود و در حدیث و سیر بصیرت داشت .

جملاتی از کاربرد کلمه خشنی

آلاچیق و کومه مسکن اصلی عشایر شاهسون در ییلاق می‌باشد. آلاچیق یکی از مشخصات و نشانه‌های عشایر شاهسون است که چادر نیمکره‌ای شکل می‌باشد و کومه چادر دالانی شکل دارد و معمولاً از آلاچیق کوچک‌تر است و از جنس خشنی و با آلاچیق که با دقت و مهارت و ظرافت درست می‌شود قابل مقایسه نمی‌باشد. آلاچیق همیشه با کومه همراه می‌باشد.
برخی از دشمنان بازی به‌طور مشخص بیش از حد به شخصیت‌های مختلف فیلم و کتاب‌های کمیک شبیه هستند، واقعیتی که اوهبا به عدم خلاقیت خود نسبت می‌دهد. او بر اساس آنچه در آن زمان در ذهن داشت، طرح‌های خشنی از این شخصیت‌ها ساخت و انتظار داشت که طراح شخصیت‌ها را اصلاح کند و نکات خلاقانه خود را برای بازی نهایی اضافه کند. با این حال، آنها این کار را نکردند، و در نتیجه شخصیت‌های دشمن شبیه شخصیت‌هایی مانند سیلوستر استالونه، بتمن، مرد عنکبوتی، ترمیناتور و گودزیلا بودند.
مظفرالدین‌شاه در آن موقع عازم سفری به اروپا بود. عین‌الدوله، صدر اعظم، که در برقراری نظم سختگیر بود و با روحانیان و افراد صاحب نفوذ برخورد تند و خشنی داشت، از محبوبیت چندانی برخوردار نبود و محمدعلی میرزا، ولیعهد، که با عین‌الدوله اختلاف داشت، جانب معترضان را گرفت و قول داد بعد از بازگشت شاه، اخراج نوز را شخصاً پیگیری کند. این اعتراضات، پس از دو هفته و با قول برکناری نوز، بازپرداخت بدهی‌ها و تشکیل کمیته‌ای متشکل از تجار در وزارت تجارت پس از بازگشت از سفر اروپا، پایان یافت. اما این وعده‌ها هیچگاه عملی نشد.
«قوانین خودسرانه و سطحی هستند و به سرعت می‌توانند تغییر کنند. سلسله‌مراتب اجتماعی خشنی حکفرماست که در آن ثروتمندان، خوش‌تیپ‌ها، و ورزشکاران از مزایایی نسبت به دیگران برخوردارند. برای زنده ماندن شما باید کاملاً جعلی باشید. به نظر می‌رسد بزرگسالان درک نمی‌کنند که چه ریسک بالایی وجود دارد؛ در حالی که تمام زندگی شما ممکن است تلف شود، آن‌ها طوری عمل می‌کنند که انگار این تنها یک «مرحله» از زندگی است! همه همیشه وقتی شما را می‌بینند، دربارهٔ لباس‌هایتان یا دوستانتان نظر می‌دهند یا بیش از حد نگرانند که شما رابطهٔ جنسی دارید، مواد مخدر مصرف می‌کنید یا به اندازهٔ کافی نمراتتان خوب هست یا نه، اما هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد که شما واقعاً کی هستید و چه احساسی در مورد چیزهای مختلف دارید.»
زمین‌شناسان کوه‌ها را به چهار دسته تقسیم می‌کنند. این تقسیم‌بندی از لحاظ چگونگی ساختمان آنهاست. با این وصف همه کوه ها از این نظر با هم مشترکند که بر اثر دگرگونی‌های خشنی پدید آمده‌اند که میلیونهای سال پیش بر سطح زمین رخ داده‌است.
دو خواهر عجیب برای نجات برادر خود مجبور به سرقت از یک بانک می‌شوند. به نظر می‌رسد که این کار بدون دردسر پیش برود، اما زمانی که مدیر بانک آن‌ها را به زیر زمین هدایت می‌کند، همه چیز برایشان تغییر خواهد کرد و درگیر مسائل جدی و خشنی ناخواسته می‌شوند …
استالینیسم از زمانی پدید آمد که استالین در کسب جانشینی ولادیمیر لنین (۱۹۲۴) و از میان برداشتن رقیبان خود در حزب، به ویژه تروتسکی (تروتسکیسم)، کامیاب شد. سیاست «سوسیالیسم در یک کشور» او شامل اشتراکی کردن اجباری کشاورزی و صنعتی کردن اتحاد شوروی با سرعت و شدت هرچه تمام‌تر بود. استالین برای پیشبرد این هدف‌ها نظارت پلیسی بر مردم را گسترش داد و در این راه وسایل بسیار بی‌رحمانه و خشنی را به کار گرفت؛ مثل اردوگاه‌های کار اجباری و کاربرد پلیس مخفی و دیگر روش‌های رژیم‌های تمامیت‌خواه را با شخص پرستی در هم آمیخت.
ویژگی‌ها: این ابرها بسیار بزرگ هستند و شکلی همانند برج به خود می‌گیرند. این ابر بسیار متراکم است و می‌تواند باعث آب و هوای خشنی شود مانند طوفان یا باران شدید.
بختیار در ۱۶ دی‌ماه بر کرسی نخست‌وزیری نشست. او علاوه بر وعده لغو حکومت نظامی، خروج شاه، انحلال ساواک و اجازه به خمینی برای بازگشت به کشور، دارایی‌های بنیاد پهلوی را ضبط، شماری از وزرای پیشین را دستگیر و زندانیان سیاسی بیشتری را آزاد کرد. در همین حال به مخالفان هشدار داد که در صورت ایجاد مانع برای برقراری حکومت مشروطه، با توسل به ارتش، دیکتاتوری نظامی و خشنی به وجود خواهد آورد. هر چند شریعتمداری و دیگر روحانیون میانه‌رو از بختیار حمایت کردند، سنجابی و فروهر دو هم‌قطار وی، با اخراج بختیار از جبهه ملی، خواستار برکناری شاه شدند و خمینی نیز با دعوت دوباره مردم به اعتصاب و راهپیمایی، پیروی از دولت بختیار را پیروی از ارباب او «شیطان» خواند.
از سنگلج آوای غم اندوز آید بانگ خشنی ولی دل افروز آید