دراویدی
معنی کلمه دراویدی در فرهنگ عمید
معنی کلمه دراویدی در دانشنامه آزاد فارسی
خانواده ای از زبان های هندی که از قدمت و اهمیت بسیار برخوردار است. با این همه دربارۀ رابطه اش با دیگر زبان ها به ویژه هندواروپایی غفلت شده است. دراویدی را خانوادۀ زبانی مهجوری تصور می کردند که با هیچ زبان و یا خانوادۀ زبانی رابطه ندارد. امروزه بحث های زیادی دربارۀ ارتباط آن با زبان های هندواروپایی وجود دارد، امّا عموماً با پذیرش این نظر به سختی برخورد می کنند. در ۱۷۸۶ سِر ویلیام جونز قاضی انگلیسی دیوان عالی کلکته که در زمینۀ واژه شناسی تطبیقی نامبردار بود، در انجمن سلطنتی آسیایی بنگال مطالبی گفت که همچون نقطۀ عطفی در تاریخ زبان های هندواروپایی به شمار می آید. او عقیده داشت زبان سانسکریت هرچه که هست ساختمانی عجیب دارد، بسیار کامل تر از یونانی، مفصل تر از لاتین و بسی پالوده تر از هردو زبان است. با این همه دو زبان مزبور چنان قرابتی چه در ریشۀ فعل ها و چه در اشکال گرامری با سانسکریت دارند که اصلاً نمی تواند تصادفی باشد. این ارتباط چنان نیرومند است که هیچ لغت شناس نمی تواند این سه زبان را بررسی کند و پی به منشأ واحد آن ها نَبَرد. سرچشمه ای که البته دیگر وجود ندارد، دلیل مشابهی هم در کار است که نشان می دهد زبان های ژرمنی و سلتی نیز با سانسکریت منشأ مشترک دارند و به این رشته باید فارسی باستان را هم افزود. امروزه از دراویدی به عنوان این منشأ مشترک صحبت می شود. نزدیک به ۲۷ گویش دراویدی در هند و سیلان رایج است. از مهم ترین زبان های دراویدی می توان از تامیل، کانّاده یی، تِلوگو، مالایالامی و تولویی نام برد. از دیگر گویش های دراویدی که مجموعاً شمار سخنگویانشان اندک اند باید از مالتو، کوروخی، کوئیایی، کولامی، تودایی و کوتایی، گوندی، بِلاری، کووی و براهویی ذکر کرد. گویش اخیر (براهویی) در بلوچستان پاکستان و ایران رواج دارد و تا اندازۀ زیادی تحت تأثیر پشتو و بلوچی است. تغییرات واکه یی در دراویدی نیز همانند هندواروپایی است.
دراویدی (قوم). دِراویدی (قوم)(Dravidian)
(از ریشۀ دراویدا یا درامیدا در زبان سانسکریت) اعضای اقوام غیر هند و اروپایی از مردم منطقۀ دکن در هندوستان و شمال سری لانکا. خانوادۀ زبان دراویدی خانواده ای گسترده است و تقریباً بیست زبان رایج در بخش جنوبی هندوستان را دربر می گیرد. مهم ترین این زبان ها عبارت اند از تامیل (با پیشینۀ مکتوب ۲هزارساله)، کانارسه، تلوگو، مالایالم و تولو.
جملاتی از کاربرد کلمه دراویدی
فرضیاتی هم در مورد ارتباط زبانهای دراویدی با زبان عیلامی مطرح شده است. وجود یک زبان مشترک که زبانهای دراویدی و عیلامی از آن منشعب شدهاند، میتواند به معنای نیای مشترک ساکنان بومی ایران و هندوستان پیش از ورود آریائیان به این سرزمین باشد.
آذریهای ایرانی بهطور معمول، ساکن استانهای مرزی در شمال غربی ایران هستند. قشقاییها در اطراف شیراز در استان فارس و ترکمنها در شمال شرق این کشور، ساکن هستند. ارمنیهای ایران با میراث قومی گوناگون در تهران، اصفهان و منطقهٔ آذربایجان متمرکز شدهاند. گرجیهای ایران، بیشتر در استان اصفهان زندگی میکنند. چند گروه جداگانه که گویش دراویدی دارند، در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران یافت میشوند. آشوریان در شمال غربی متمرکز شدهاند و اعراب ایرانی نیز در خوزستان و جزایر خلیج فارس، زندگی میکنند. یهودیان ایرانی، میراث تاریخی خود را به سرانجام اسیران یهودی در بابل وابسته میدانند و در بزرگترین شهرهای ایران، سکونت دارند.
کِرالا (به مالایالم: കേരളം) ایالتی در جنوب کشور هند است که خط ساحلی طولانی و سرسبزی با دریای عرب دارد. مرکز این ایالت تریواندروم و زبان رایج این ایالت، مالایالم، از زبانهای دراویدی است. کرالا ۳۸۸۶۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. در سرشماری سال ۲۰۱۱، این ایالت ۳۳٬۴۰۶٬۰۶۱ سکنه داشت. کوچی و کالیکوت از دیگر شهرهای بزرگ این ایالت هستند.
نژاد مردم هند، شامل: ۷۲ ٪ هندوآریائی، ۲۵ ٪ دراویدی و ۳ ٪ نژاد زرد است که این نژادها بر اساس شرایط مکانی، فرهنگی و دینی نیز دارای تقسیمات خاص خود هستند.