معنی کلمه داریان در لغت نامه دهخدا
داریان. [ دارْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان اورامان لهون بخش پاوه شهرستان سنندج است که در 26 هزارگزی شمال پاوه و 3هزارگزی جنوب رودخانه سیروان واقع است. کوهستانی سردسیر و سکنه آن 575 تن است. آب آن از چشمه ها و محصول عمده آن انار و انواع میوه جات و لبنیات و شغل اهالی مکاری و گله داری است و راه آن مالرو است. یک دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
داریان. [ دارْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دورج و داریان بخش مرکزی شهرستان شیراز است که در38هزارگزی خاور شیراز و 2 هزارگزی شوسه شیراز به جهرم واقع شده است. جلگه ای معتدل و مالاریائی و سکنه آن 1152 تن است. آب از چاه و قنات و محصول آن غلات ، چغندر، سیب زمینی است. شغل اهالی زراعت است. یک دبستان و راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
داریان. [ دارْ ] ( اِخ ) نهری است در شوشتر که گویند دارا احداث کرده است. ( لغات محلی شوشتر نسخه خطی ).