دار العیار

معنی کلمه دار العیار در لغت نامه دهخدا

دارالعیار. [ رُل ْ ع ِ] ( ع اِ مرکب ) جایی که در آن مبصران و نقادان از سیم و زر چاشنی گیرند و سره را از ناسره تمییز کنند. ( غیاث ). و آن زیر نظر محتسب بوده است. || مجمع سخن سنجان و نقادان شعر، انجمن ادبی :
هزار حیف که عرفی و نوعی و سنجر
نی اند جمع به دارالعیار برهان پور.صائب.

معنی کلمه دار العیار در فرهنگ فارسی

جایی که در آن مبصران و نقادان از سیم و زر چاشنی گیرند و سره را از ناسره تمییز کنند .

جملاتی از کاربرد کلمه دار العیار

منصوروار بر سر دار ملامتم وین دار گشت قصه دار العیار من