خوشنواز

معنی کلمه خوشنواز در لغت نامه دهخدا

خوشنواز. [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] ( نف مرکب ) خنیاگر. سازنده. ( برهان قاطع ). مطرب. موسیقی دان :
چنین گفت کز شهر مازندران
یکی خوش نوازم ز رامشگران.فردوسی.
خوشنواز. [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] ( اِخ ) نام پادشاهی که در غرجستان پادشاه بوده و با فیروز و هرمز پادشاه مخالف بوده و غدر کرده. ( از انجمن آرای ناصری ). نام والی هیتال. ( از برهان قاطع ). رجوع به ترجمه فارسی ایران در زمان ساسانیان کریستن سن ص 294 شود :
چهارم چو ناپاک دل خوشنواز
که کم کرد ازین بوم و بر نام و ناز.فردوسی.اگرچه شود بخت او دیرساز
چو شد بخت پیروز با خوشنواز.فردوسی.

معنی کلمه خوشنواز در فرهنگ عمید

ماهر در نواختن ساز.

معنی کلمه خوشنواز در فرهنگ فارسی

پادشاه هپتالان ( هیاطله ) که در زمان فیروز ساسانی ( ۴۸۳ - ۴۵۹ م . ) بمشرق ایران حمله برد . فیروز مجبور بصلح شد و بار دیگر درصدد تلافی بر آمد و مجددا شکست خورد و فیروز و بسیاری از لشکریانش در خندقی پر آب غرق شدند ( ۴۸۳ م . )
( صفت ) آنکه نیکو نوازد ( آلات موسیقی را ) کسی که نیکو ساز بزند خنیاگر و سازنده .
نام پادشاهی که در غرجستان پادشاه بوده و با فیروز و هرمز پادشاه مخالف بوده و غدر کرده نام والی هیتان .

معنی کلمه خوشنواز در فرهنگ اسم ها

اسم: خوشنواز (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: khoš navāz) (فارسی: خوشنواز) (انگلیسی: khosh navaz)
معنی: سازنده، مطرب، موسیقی دان، نام پادشاهی، ( در قدیم ) ماهر در نواختن ساز، خشنواز

جملاتی از کاربرد کلمه خوشنواز

بسی چاره کرد اندران خوشنواز که پیروز را سر نیاید به گاز
فرستاده‌ای آمد از خوشنواز به نزدیک سالار گردن‌فراز
اگر جنگ سازیم با خوشنواز شودکار بی‌سود بر ما دراز
همان جنگ و پیکار با خوشنواز ز رای چنان مرد نیرنگ‌ساز
چهارم چو ناپاک دل خوشنواز که گم کرد زین بوم و بر نام و ناز
همی‌گفت یک چند با خوشنواز ازان شاه گردنکش و دیرساز
به هنگام پیروز چون خوشنواز جهان کرد پر درد و گرم و گداز
چو نزدیکی کنده شد خوشنواز همی‌گفت با داور پاک راز
در سال ۴۸۴ پیروز برای بار سوم به قصد جنگ با هپتالی‌ها از اهواز به راه افتاد، او از مسیر جرجان به خوارزم رفت و همان مسیری را در پیش گرفت که جدش، بهرام پنجم، پیموده بود تا اینکه به ماوراءالنهر رسید و به برجی رفت که پیشتر بهرام پنجم برای نشان مرز ایران بنا کرده بود. خوشنواز چون از اصرار پیروز بر جنگ آگاهی یافت، در نبرد هرات، با حیله‌ای شکست سنگینی بر ارتش ساسانیان وارد کرد. در روایت پروکوپیوس، هپتالیان برای شکست دادن ساسانیان از یک خندق استتار شده استفاده کردند، اما خوانساری نژاد و همکاران (۲۰۲۱) استدلال می‌کند که داستان خندق مشکوک است. در این جنگ پیروز یکم به همراه چهارتن از فرزندان و بزرگان ساسانی کشته شدند.
نمانم مگر سایهٔ خوشنواز که باشد بروی زمین بر دراز
یکی نامه بنویس زی خوشنواز که ای بی‌خرد روبه دیوساز