ختامه

معنی کلمه ختامه در لغت نامه دهخدا

( ختامة ) ختامة. [ خ ِم َ ] ( ع اِ ) موم و لک و غیره که بر آن مهر کنند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

معنی کلمه ختامه در فرهنگ فارسی

موم و لک و غیره که بر آن مهر کنند

معنی کلمه ختامه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خِتَامُهُ: مهرو مومش - پایانش (درمورد خوردنی ونوشیدنی آخرین طعمی که از آن در دهان باقی می ماند )(کلمه ختام به معنای وسیله مهر زدن است و در عبارت "خِتَامُهُ مِسْکٌ " میفرماید وسیله مهر زدن بر آن رحیق (شراب صاف و بدون ناخالصی) بجای گل و لاک و امثال آن - که در دنی...
ریشه کلمه:
ختم (۸ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه ختامه

بگیر خامهٔ مشکین ختامه را به بنان مر این چکامهٔ فرخنده را ببر به‌ کتاب