خاندان قوام

معنی کلمه خاندان قوام در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خاندان قوام از مالکین و فئودال های بزرگ آشتیان بودند. احمد قوام و حسن وثوق دو نخست وزیر معروف سال های مشروطه و اوایل پهلوی از این خاندان هستند. حسن و احمد فرزند ابراهیم معتمد الدوله فرزند میرزا محمد قوام الدوله فرزند محمدتقی قوام الدوله فرزند "هاشم خان" فرزند "میرزا محسن آشتیانی" هستند. برخی از افراد مشهور خاندان مذکور عبارتند از: میرزا محمدتقی مستوفی آشتیانی، میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه، احمد قوام، حسین قوام، حسن وثوق الدوله،علی وثوق، مهدی قوام، محمد قوام، عبدالله وثوق و قوام السلطنه.
آقامحسن آشتیانی از مالکان بزرگ آشتیان در زمان"نادر شاه افشار" با شکوه و جلال فراوان در آن منطقه حکومت مستقلی داشت و اجداد او نیز همه دارای اصل و نسب و از شخصیت های مهم مملکت بودند. آقامحسن به "کریم خان زند" موقعی که مغضوب نادر شاه بود، پناه داد و جان او را حفظ کرد. وقتی کریم خان به سلطنت رسید، برای جبران محبت های گذشته فرزندان میرزامحسن را برای تصدی مقامات مهم نزد خود طلبید. او سه فرزند داشت، به نام های "کاظم"، "هاشم" و "آقاسی" که در دربار کریم خان به فراخور منصب، اولی، "میرزا"، دومی "خان" و سومی به لقب "بیگ" مفتخر شدند. پس از فوت کریم خان فرزندان آقامحسن به دربار "آقامحمدخان قاجار" منتقل شدند. هاشم خان در دربار سرسلسله قاجار مقام و منصب عالی دست یافت و غالبا در سفر و حضر با او بود و فرماندهی سواران مازندرانی را بر عهده داشت. پس از قتل "آقامحمدخان" هاشم خان چند سالی در تهران مشاور "فتحعلی شاه" بود و چون سال خورده شد، اجازه گرفت تا بقیه عمر را در آشتیان بگذراند و چندی بعد در همان جا درگذشت. فرزند او "میرزا تقی خان قوام الدوله" به مناصب بزرگ در زمان "محمدشاه" و "ناصرالدین شاه" رسید. خانواده های وثوق، قوام و شکوه منسوب به این شخص هستند. فرزند دیگر، "آقاسی بیگ" در کشیک خانه خدمت می کرد و از مردان مقتدر عصر خود بود، در قلعه ای که در آشتیان بنیاد نهاد و فرزندان متعددی داشت. خانواده های "دادور" "فرهاد" "فرهادمعتمد" و "مقتدر" از نوادگان آقاسی بیگ هستندو "کاظم" که در زمان "کریم خان" رتبه و مقام استیفا کل گرفت و در زمان "آغامحمدخان" دارای اقتدار زیادی شد. وی در سال ۱۲۱۱ق درگذشت. فرزند بزرگ او حسن در دربار "فتحعلی شاه" به لقب "مستوفی الممالکی" رسید، این لقب و منصب در دوره ناصری به فرزندش "یوسف مستوفی الممالک" رسید که مدتی نیز صدراعظم ایران بود. فرزند او حسن مستوفی الممالک آخرین مستوفی است که بعد از مشروطه متوالیا رییس الوزرا نماینده مجلس و وزیر شد او نیز در سن ۶۰سالگی در تهران درگذشت. فرزند دیگر میرزاکاظم، "میرزاحسین" نام داشت که جد چهارم "احمدمتین دفتری" نخست وزیر دوره پهلوی است. پسر میرزاحسین، "هدایت الله" لقب وزیر دفتر گرفت، او هم ادیب بود، هم شاعر و هم در تصوف به مقام شامخی رسید. او در صدارت "میرزاآقاخان نوری" به وزارت لشگر رسید. فرزند او "میرزاحسین" بعد از پدر در زمان "ناصری" لقب و منصب پدر را به ارث برد و به "میرزاحسین وزیردفتر" معروف شد. "میرزا هدایت الله" از همسر دوم خود "نجم السلطنه" دختر "فیروزمیرزا فرمانفرما" دارای یک پسر و یک دختر شد. دختر او مادر مظفر فیروز مرد آشنای سیاست دوره پهلوی اول و دوم است پسر او "محمد مصدق السلطنه" و یا دکتر محمد مصدق نخست وزیر معروف است.
میرزا محمدتقی مستوفی آشتیانی
"میرزا محمدتقی آشتیانی" پسر "هاشم خان" پسر "آقامحسن آشتیانی" که در اوائل سلطنت"فتحعلی شاه" وارد خدمت استیفا (عضو وزارت دارایی) شد و در این زمان "حاج محمد حسین خان اصفهانی مستوفی الممالک" یعنی وزیر دارایی بود. "میرزا محمدتقی" به تدریج ترقی نمود و عنوانی پیدا کرد و در جنگی که در سال ۱۲۳۷ق میان "ایران" و "عثمانی" درگرفت و غلبه با لشگر ایران شد. میرزامحمد تقی برای مصالحه مامور شده و به ارزنة الروم رفت و چندی بعد از طرف فتحعلی شاه به لقب قوام الدوله رسید. در سال ۱۲۶۲ به جای "منوچهر خان معتمدالدوله" به وزارت و پیشکاری "فیروزمیرزا فرمانفرما" والی فارس تعیین شده و روانه شیراز شد. وزارت او چند ماهی بیش به طول نینجامید که به واسطه تغییر ماموریت "فیروزمیرزا" و آمدن "فریدون میرزا" "قوام الدوله" از وزارت استعفا داد و به تهران آمد و به جای وی "میرزاجعفر سوادکوهی" به پیشکاری فارس تعیین شد. چندی نیز به وزارت "بهرام میرزا" برادر "فتحعلی شاه" به کرمانشاه رفت. فرزندش "میرزامحمد مستوفی قوام الدوله" پیشکاری آذربایجان و لقب "قوام الدوله" را از او به ارث برد.
← شکست مرو و فضاحت قوام الدوله
پدر احمد قوام نخست وزیر معروف ایران و نیز حسن وثوق الدوله، فرزند میرزا محمد قوام الدوله آشتیانی حدود سال ۱۲۶۲ق در تهران متولد شد. مادرش دختر "فرهاد میرزا" فرزند "عباس میرزا" بود. وی پس از طی دوران کودکی تحصیلات خود را در مکتب خانه اختصاصی آغاز کرد و پس از آموختن مقدمات ادبیات فارسی و صرف و نحو عربی که از لوازم اولیه تحصیل آن زمان بود، تاریخ و جغرافیا، حساب و هندسه را نیز فرا گرفت و در ترسل و حسن خط نیز دستی داشت. وی در ۱۸ سالگی در وزارت استیفا مشغول کار شد و چون امور مالی آذربایجان با پدر و جدش بود، نائب مستوفی آذربایجان شد و در سال ۱۲۹۷ وزیر دفتر "هدایت میرزا" مستوفی آذربایجان شد. در سال ۱۳۰۴ "ناصرالدین شاه" به وی لقب "معتمد السلطنه" و خطاب عنوان "جنابی" داد. معتمدالدوله در سال ۱۳۱۰ با رضایت و اجازه "ناصرالدین شاه" امور استیفای آذربایجان را به پسر ارشد خود "حسن" که لقب "وثوق الملک" گرفته بود، واگذار کرد. ولی عملا کارها زیر سلطه خودش بود، در همان سال شاه او را به عضویت "دارالشورای کبرای" منصوب کرد. در ۱۳۱۱ وقتی شاه فرزند خود "رکن الدوله" را به حکومت فارس فرستاد. پیشکاری و وزارت او را به معتمدالسلطنه واگذار کرد. معتمدالسلطنه بعد از چند ماه از شغل خود کناره گیری کرد و به تهران آمد و در همان سال "مظفرالدین شاه" هنگامی که فرزند خود "شعاع السلطنه" را به حکومت گیلان فرستاد. معتمدالسلطنه را به پیشکاری او گسیل کرد. در اسناد دوره قاجار نامه هایی از او به "مشیرالدوله" وزیر امور خارجه در باب چندین مسئله وجود دارند. در این مراسله شکایتی مطرح شده است که از حکومت گیلان به وزیر امور خارجه "مشیرالدوله" در خصوص تعطیل شدن قهوه خانه "شیخ صادق خان" به علت وقوع پیوستن چندین فقره قتل و بروز انواع شرارت ها از قبیل شراب خوری و قماربازی و غیره و غیره. این نامه به مهر "معتمدالسلطنه" مهمور شده است و تاریخ آن نیز مربوط به رجب ۱۳۱۵ است. آخرین سمت دولتی معتمدالسلطنه حکومت قزوین بود. "محمدعلی گلریز" در مورد حکومت داری او می نویسد: «معتمدالسلطنه پدر قوام و وثوق حاکم شد، وی پیر و بی حال و بی اراده بود و کارها را معاون او "سالار حشمت" در دست داشت که مردی رشوه خوار و طرار به شمار می رفت. پس از عزل معتمدالسلطنه، "مدحت السلطنه" فرماندار شد. سرانجام وی در سال ۱۳۳۷ق درگذشت و در مقبره خانوادگی در قم مدفون شد. معتمدالسلطنه در جوانی با "طاووس خانم" دختر "میرزامحمدخان سینکی" (جد دکتر امینی) ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد به نام حسن و احمد که در عرصه سیاست ایران نام آور شدند.
احمد قوام
...

جملاتی از کاربرد کلمه خاندان قوام

ایل بهارلو در فارس در سال ۱۲۷۵ قمری با سیاست خاندان قوام و حمایت فرهاد میرزا معتمدالدوله برای کم کردن قدرت قشقائیان به جمع ایلات خمسه فارس پیوست، اما بهارلوها با این سیاست و دسیسهٔ حکومت کنار نیامدند. درگیری‌ها با حکومت مرکزی و کشمکش با خاندان قوام سال‌های سال ادامه داشت. هم‌چنین بهارلویان در شورش عشایر فارس در سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ ش‌ه شرکت داشتند. بهارلوهایی که در همدان ماندند، شهر بهار را بر بقایای قلعه‌بهار (یاز قالا) ساختند.[نیازمند منبع]
در انقلاب مشروطه فارس تبدیل به عرصه آشوب بی‌سابقه دو گروه رقیب، برای تسلط به آن شده بود. در آغاز، در پی حمایت خاندان قوام از سلطنت طلبان، قشقایی‌ها در صف حامیان مشروطه درآمدند. بعدتر که بختیاری‌ها بر تهران تسلط پیدا کردند و قوام در کنار آن‌ها قرار گرفت، صولت الدوله اتحادی ضد بختیاری و ضد قوامی با شیخ خزعل و سردار اشرف والی پشت کوه برقرار کرد که به اتحاد جنوب معروف شد.
نسب خاندان قوام شیرازی به حاج ابراهیم خان کلانتر وزیر کریم‌خان زند بازمی‌گردد. حاج ابراهیم خان کلانتر بر اساس منابع زیادی یهودی بوده‌است. در زمان لطفعلی‌خان زند حاج ابراهیم خان به وی خیانت کرده و موجبات کشته شدن وی و پایان حکومت زندیه را فراهم می‌کند.
رقابت مداوم ایلخانان قشقایی و حکام ایلات خمسه، به‌خصوص در دوران انقلاب مشروطه، عامل بسیاری از حوادث تلخ و ناآرامی‌های فارس بود و آسیب‌های بسیار بر عموم مردم وارد کرد. خاندان قوام‌الملک در این دوران از سران و تفنگچیان ایلات خمسه در جهت اهداف خود استفاده می‌کردند و گاه خان‌های این ایل‌ها برضد خاندان قوام و حکومت شیراز شورش می‌کردند.
ساکنان این محله در قدیم بیشتر کلیمی بوده‌اند. زرتشتیانی نیز در این محله سکونت داشتند. همچنین برخی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران مانند خاندان قوام الدوله، خاندان مستوفی، نصیرالدوله بدر تاجر ثروتمند و نخستین وزیر فرهنگ دوره پهلوی، سید حسن مدرس، نماینده مجلس شورای ملی و چهره نامدار مشروطیت در عودلاجان ساکن بودند.
خانهٔ قوام یا باغ نارنجستان قوام، در دورهٔ قاجار محل اقامت حاکم شیراز بود. این عمارت توسط چند نسل از خاندان قوام پی‌ریزی، احداث و تکمیل شد. لقب «نارنجستان» هم از درختان نارنج حیاط این عمارت می‌آید. امروزه این مکان با عنوان موزهٔ نارنجستان در اختیار دانشگاه شیراز قرار دارد. خانهٔ قوام بین سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۸ خورشیدی مورد استفادهٔ مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی، تحت سرپرستی آرتور اپهام پوپ، ایران‌شناس معروف بود.
باغ ناری در دامنهٔ کوه‌های شمال غربی شیراز واقع شده و در دوران قاجار به وسیلهٔ زکی‌خان نوری مازندرانی احداث شده‌است. در اواخر دوران قاجار این باغ تقریباً از رونق افتاد ولی در سال‌های بعد مجدداً احیاء شد و در آن خیابان‌کشی و درختکاری مفصلی به عمل آمد. عمارت قدیمی باغ که توسط خاندان نوری احداث شده‌بود، بعداً به وسیلهٔ خاندان قوام تعمیراتی در آن صورت گرفت و کلاً از بین رفته‌است. صاحب فارسنامه ناصری دربارهٔ این باغ می‌نویسد «باغ ناری از بناهای زکیخان نوری وزیر سابق فارس است. در میانهٔ باغ تخت و باغ ارم افتاده‌است. عمارتی داشته که رو به خرابی گذاشته‌است. درخت‌های این باغ از طراوت افتاده‌است.» عمارت فعلی باغ ناری جدید در وسط باغ واقع است.