خاندان اسفندیاری
معنی کلمه خاندان اسفندیاری در دانشنامه عمومی

خاندان اسفندیاری

معنی کلمه خاندان اسفندیاری در دانشنامه عمومی

خاندان اسفندیاری (نور). خاندان اسفندیاری نور از خاندان های معروف ایران در دوره قاجار و پهلوی است که به شاهان پادوسبانی نسب می رساند و در روستای یوش از منطقه نور واقع در مازندران ریشه دارد. علی اسفندیاری ( نیما یوشیج ) و محتشم السلطنه از مشهورترین اعضای این خاندان هستند. در عصر قاجار و پهلوی و وزرا، نمایندگان مجلس و چهره های سیاسی و علمی و هنرمندان متعددی از میان افراد این خانواده برخاستند.
اسدالله نوری اسفندیاری که تاریخچه خانواده اسفندیاری را به نگارش درآورده و خود از این خاندان بوده است، نسب خاندان اسفندیاری را به پادوسبانیان می رساند که از قدیمی ترین سلسله های پادشاهی مازندران هستند که نزدیک به هزارسال بر رویان حکمرانی داشتند. در تاریخ شروین آمده است که از این سلسله در عهد طهماسب اول سه نفر که پسرعموی هم بودند، در سه نقطه از منطقه رویان حکمرانی می کردند. ملک عبدالعزیز در نور، ملک محمد در کجور و ملک بهمن در لاریجان. به نوشته نوری اسفندیاری، ملک عزیز صاحب پسری بود به نام کیا جمال الدین و از کیا جمال الدین نیز چهار پسر برجای ماند به نام های کیا اسفندیار، کیا داوود، کیا جمشید و کیا کریم. کیا داوود در یوش درگذشت و در همان جا در بنایی که آرامگاه کیا داوود نامیده می شود دفن شد. کیا جمشید جد اعلای «خاندان معرفت» است و کیا اسفندیار جد اعلای اسفندیاری ها. از اعقاب کیا اسفندیار اطلاعات چندانی در دست نیست، تا رستم خان، پشت پنجم او که شاخه های مختلف خانواده اسفندیاری از او منشعب می شود. از رستم خان دو پسر شناخته است، به نام های محمدرضا خان نوری و حاجی علیرضا خان نوری. به گفته نوری اسفندیاری محمدرضا خان در اواخر قرن دوازدهم قمری می زیسته است و حکمران رستمدار بوده است. محمدرضا خان از حکمرانان قدرتمند زمان خود بود و با آقامحمدخان قاجار جنگ های طولانی کرد، با این حال از نام او در کتاب های آن زمان نشانی وجود ندارد که به گفته اسفندیاری از آن روست که بعدها نواده اش محمد اسماعیل خان نوری وکیل الملک که در دربار قاجار صاحب مقام و منصب بود، برای اینکه گذشته خانواده خود را در مخالفت با بنیان گذار آن سلسله مخفی کند، از محمدتقی سپهر، مورخ معروف آن عصر، تقاضا کرد بخشی را که در ناسخ التواریخ به شرح این جنگ ها اختصاص داده بود، از کتاب حذف کند. از حاجی علیرضا خان، پسر دیگر رستم خان، نام شش پسر در منابع ضبط شده است. در کتاب تاریخ خانواده اسفندیاری از پنج پسر به نام های محمدرضاخان، آقاسی خان، محمدربیع خان، حاجی میرزا رفیع نوری ( متوفی به ۱۲۵۰ قمری ) و میرزا عبدالله تبریزی یاد شده است. حاجی میرزا رفیع نوری در سال ۱۲۲۱ قمری، مقارن سال اول سلطنت فتحعلی شاه، از اصفهان به هندوستان رفت. او مؤلف سفرنامه ای به نام «تحفه خاقانیه» است که شرح مسافرت ده ساله او در هندوستان است و به پیشگاه فتحعلی شاه قاجار تقدیم شده است. او در مقدمه این سفرنامه خود را «حاجی میرزا رفیع نوری فرزند حاجی علیرضا خان نوری ابن رستم خان ابن حاجی محمد صالح نوری» معرفی می کند. پسر دیگر حاج علیرضا، میرزا عبدالله تبریزی است که در تبریز منشی مخصوص عباس میرزا نایب السلطنه بود. از محمدربیع خان می دانیم که در خراسان بوده است و دخترش گوهرشاد خانم در سال ۱۲۴۳ قمری با دوستمحمدخان تیموری ازدواج کرده است. امیرعلیمردان خان نصرت الملک حاصل این ازدواج است که او نیز پدر محمدابراهیم امیرتیمور کلالی است. ششمین پسر حاجی علیرضا خان، رستم خان نوری است که محمدهاشم آصف نام او را در رستم التواریخ آورده است. معروفترین پسر محمدرضاخان فتحعلی خان نوری ( پدر محمد اسماعیل خان نوری وکیل الملک ) مشهور به «کوه نور» است که قوریساول باشی ( رئیس تشریفات ) عباس میرزا و بعدها وزیر بهمن میرزا در زمان حکومت او بر اردبیل بود. پسر دیگر محمدرضاخان، میرزا هاشم خان نیای نیما یوشیج شاعر معاصر ایرانی است. از میان شاخه های متعدد خاندان اسفندیاری، نوادگان فتحعلی خان و عبدالله خان همواره دارای مناصب مهم و تاثیرگذار بودند.
معنی کلمه خاندان اسفندیاری در دانشنامه اسلامی
جملاتی از کاربرد کلمه خاندان اسفندیاری

معنی کلمه خاندان اسفندیاری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از خاندان های سرشناس معاصر ایران، خاندان اسفندیاری است که در این نوشتار نقش آنها در ایران و نحوه به قدرت رسیدن و سیطره و قلمرو حکومت آنها پرداخته می شود. و به شاخصترین افراد این خاندان اشاره شده است.
مسعود میرزا ظل السلطان، پسر ناصر الدین شاه پادشاه مستبد ایران، حسینقلی خان ایلخانی (به معنای رئیس و بزرگ ایل) بختیاری را به خدعه و در یک مهمانی مسموم کرده به قتل رساند و فرزندان او را به زنجیر کشیده به تهران فرستاد. یکی از فرزندان او اسفندیارخان (سردار اسعد اول) بود. اما در تهران، علی اصغرخان، امین السلطان (معروف به اتابک) صدر اعظم ناصر الدین شاه، فرزندان ایلخانی را مورد تحبیب و دلجویی قرار داده، مشاغلی در قشون ایران به آن ها واگذار کرد. با وجود به قتل رسیدن ایلخانی، هیبت و سطوت فرزندان چهارگانه او از میان نرفت و پس از کشته شدن ناصرالدین شاه نفوذ بیشتری در دربار یافتند.
← نگهبانی تاسیسات و چاه ها
در ذیل به معرفی شاخص ترین افراد این خاندان پرداخته خواهد شد.
← علیقلی خان بختیاری
۱. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ص۱۳۰-۱۳۱، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۲. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۱۸۲، تهران، انتشارات آنزان، چاپ ۱، ۱۳۸۵.۳. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۷۲، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲.۴. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۷۳، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲.۵. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۷۶، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲.۶. ↑ آهنجیده، اسفندیار، ایل بختیاری و مشروطیت، ص۱۲۶، اراک، انتشارات ذره بین، ۱۳۷۴.۷. ↑ نیل فاز، مریم، فهرست اسناد کتابخانه مجلس شواری اسلامی، ص۳۳۰، پوشه ۱۹ نامه ۶، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد کتابخانه مجلس شواری اسلامی، ۱۳۸۸.۸. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۷۷، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲.۹. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۸۰-۸۱، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲.۱۰. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۲، ص۴۴۹، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۱۱. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۲، ص۴۴۹-۴۵۰، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۱۲. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۱۸۲، تهران، انتشارات آنزان، چاپ۱، ۱۳۸۵.۱۳. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۱۸۵، تهران، انتشارات آنزان، چاپ۱، ۱۳۸۵.۱۴. ↑ علیزاده گل سفیدی، مصطفی، سردار اسعد بختیاری، ص۱۸-۱۹، اصفهان، انتشارات سرو چمان، ۱۳۸۸.۱۵. ↑ علیزاده گل سفیدی، مصطفی، سردار اسعد بختیاری، ص۴۵۰، اصفهان، انتشارات سرو چمان، ۱۳۸۸.۱۶. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۱۰۷۹، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۱۷. ↑ سپهرم، امیر مسعود، تاریخ برگزیدگان، ج۱، ص۱۹۹، کتاب فروشی زوار، تهران، ۱۳۴۱.۱۸. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۱۰۷۹، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۱۹. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۱۸۲، تهران، انتشارات آنزان، چاپ۱، ۱۳۸۵.۲۰. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶، ص۱۱۷۲-۱۱۷۳، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۲۱. ↑ سپهرم، امیر مسعود، تاریخ برگزیدگان، ج۱، ص۲۰۰، کتاب فروشی زوار، تهران، ۱۳۴۱.۲۲. ↑ کوهستانی نژاد، مسعود، اسناد دوره اول مجلس شورای ملی، ص۱۲۴، سند شماره ۹، تهرن، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸.۲۳. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۲، ص۴۵۱، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۲۴. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۲، ص۴۵۱، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۲۵. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۱۹۹، تهران، انتشارات آنزان، چاپ۱، ۱۳۸۵.۲۶. ↑ بختیاری، سردار ظفر، یاداشتها و خاطرات سردار ظفر بختیاری، ص۴۳-۴۵، تهران، انتشارات یساولی (فرهنگسرا) چاپ اول، ۱۳۶۲.۲۷. ↑ عکاشه، اسکندرخان، تاریخ ایل بختیاری، ص۵۹۲، تهران، انتشارات فرهنگسرا، چاپ اول، ۱۳۶۵.۲۸. ↑ وحید نیا، سیف الله، خاطرات و اسناد از دکتر وحید نیا، ج۳، ص۱۱۹.۲۹. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۱۷۵، تهران، انتشارات آنزان، چاپ۱، ۱۳۸۵.۳۰. ↑ رضازاده ملک، رحیم، انقلاب مشروطه ایران به روایت اسناد وزارت امور خارجه انگلیس، ص۱۷۱، سال ۱۹۰۸ سند ۲۷۱، تهران، انتشارات مازیار، چ اول، ۱۳۷۷.۳۱. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۱۰۸۳، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۳۲. ↑ امیری، مهراب، حکومتگران بختیاری، ص۲۰۰-۲۰۱، تهران، انتشارات آنزان، چاپ۱، ۱۳۸۵.۳۳. ↑ عکاشه، اسکندرخان، تاریخ ایل بختیاری، ص۵۹۱-۵۹۲، تهران، انتشارات فرهنگسرا، چاپ اول، ۱۳۶۵.۳۴. ↑ قطبی، بهروز، اسناد جنگ جهانی اول، ص۱۹۲، ت ه ران، وزارت ف ره ن گ و ارش اد اس لام ی ، س ازم ان چ اپ و ان ت ش ارات ن ش ر ق رن ، ۱۳۷۰.۳۵. ↑ رضازاده ملک، رحیم، انقلاب مشروطه ایران به روایت اسناد وزارت امور خارجه انگلیس، ص۴۲۵، سال ۱۹۱۱ سند ۱۴۴، تهران، انتشارات مازیار، چ اول، ۱۳۷۷۳۶. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۴، ص۳۳۰، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۳۷. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۱۳۰، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۳۸. ↑ شوستر، مورگان، اختناق ایران، ص۹۳، نیویورک.۳۹. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۱۳۱، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۴۰. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۱۳۱-۱۳۲، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۴۱. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۱۴۱، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۴۲. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۲۳۵، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۴۳. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶، ص۱۴۲۷، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۴۴. ↑ کسروی، احمد، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، ص۷۹۶، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ۱۱، ۱۳۷۶.۴۵. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶، ص۱۴۲۷، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۴۶. ↑ ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۵، ص۲۳۵، انتشارات علمی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳.۴۷. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۴، ص۳۳۰، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۴۸. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ص۲۴۵، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۴۹. ↑ کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، انتشارات آگاه، چاپ اول، ۱۳۶۱.۵۰. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ص۲۴۵، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۵۱. ↑ علوی، ابوالحسن، رجال عصر مشروطیت، ص۵۷، به کوشش حبیب یغمایی و ایرج افشار، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۶۳.۵۲. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۱۴-۱۵.۵۳. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۱۵.۵۴. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ص۲۴۵. تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۵۵. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۱۱۶.۵۶. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۱۲۲.۵۷. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۳۷۱، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۵۸. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۱۳۰.۵۹. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۱۶۹.۶۰. ↑ کوهستانی نژاد، مسعود، اسناد دوره اول مجلس شورای ملی، ص۵۳، تهرن، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸، سند شماره ۳.۶۱. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ص۴۰۸، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۶۲. ↑ امیربهادر، جعفرقلی خان، خاطرات سردار اسعد بختیاری، ص۲۰۳.۶۳. ↑ عامری، هوشنگ، از رضا شاه تا محمدرضا شاه پهلوی، ص۸۲، تهرن، کتاب پارسه، چاپ اول، ۱۳۸۸.۶۴. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ص۲۴۶، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.۶۵. ↑ مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران (۱۲۹۹-۱۳۲۰ه. ش)، ص۱۵۱، تهران، انتشارات الهام، چاپ اول، ۱۳۶۹.۶۶. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ج۱، ص۱۰۷، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۶۷. ↑ مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران (۱۲۹۹-۱۳۲۰ه. ش)، ص۱۵۱، تهران، انتشارات الهام، چاپ اول، ۱۳۶۹.۶۸. ↑ فرهنگ قهرمانی، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری، ص۵۸، بی جا، مجلس شورای ملی، بی تا.۶۹. ↑ فرهنگ قهرمانی، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری، ص۱۱۴، بی جا، مجلس شورای ملی، بی تا.۷۰. ↑ فرهنگ قهرمانی، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری، ص۱۵۲، بی جا، مجلس شورای ملی، بی تا.۷۱. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۷۲. ↑ عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، ج۱، ص۱۱۷، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.۷۳. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۸۲، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲.۷۴. ↑ اسفندیاری، ثریا، خاطرات ثریا ملکه اسبق ایران، ص۲۸-۲۹، ترجمۀ موسی مجیدی، بی جا، سعادت، بی تا.۷۵. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۱۴، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۷۶. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۲۴، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۷۷. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۲۵، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم۷۸. ↑ طلوعی، محمود، زیبای تنها، ص۱۰-۱۱، تهران، علم، ۱۳۸۲ (ه. ش. ۷۹. ↑ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، دولتمردان عصر پهلوی به رواست اسناد ساواک، ج۱، ص۱۰۳، چاپ اول، ۱۳۸۵، سند شماره ۳۹۰۲۲/ه۷.۸۰. ↑ عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸.۸۱. ↑ اسفندیاری، ثریا، خاطرات ثریا ملکه اسبق ایران، ص۳۰، ترجمۀ موسی مجیدی، بی جا، سعادت، بی تا.۸۲. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۹، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۸۳. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۲۴، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۸۴. ↑ طلوعی، محمود، زیبای تنها، ص۱۰-۱۱، تهران، علم، ۱۳۸۲ (ه. ش. ۸۵. ↑ اسفندیاری، ثریا، خاطرات ثریا ملکه اسبق ایران، ص۲۸-۲۹، ترجمۀ موسی مجیدی، بی جا، سعادت، بی تا.۸۶. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۱۴، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۸۷. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۲۴، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۸۸. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۲۵، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم۸۹. ↑ طلوعی، محمود، زیبای تنها، ص۱۰-۱۱، تهران، علم، ۱۳۸۲ (ه. ش. ۹۰. ↑ اسفندیاری، ثریا، حالا خودم حرف می زنم، ص۱۷.۹۱. ↑ اسفندیاری، ثریا، خاطرات ثریا ملکه اسبق ایران، ص۶۶، ترجمۀ موسی مجیدی، بی جا، سعادت، بی تا.۹۲. ↑ اسفندیاری، ثریا، خاطرات ثریا ملکه اسبق ایران، ص۳۹-۴۵، ترجمۀ موسی مجیدی، بی جا، سعادت، بی تا.۹۳. ↑ اسفندیاری، ثریا، حالا خودم حرف می زنم، ص۲۶-۳۲.۹۴. ↑ زاهدی، اردشیر، خاطرات اردشیر زاهدی، ج۱، ص۱۹۹، تهران کتاب سرا.۹۵. ↑ اسفندیاری، ثریا، حالا خودم حرف می زنم، ص۱۳۲-۱۵۱.۹۶. ↑ اسفندیاری، ثریا، خاطرات ثریا ملکه اسبق ایران، ص۱۳۳-۱۴۴، ترجمۀ موسی مجیدی، بی جا، سعادت، بی تا.۹۷. ↑ اسفندیاری، ثریا، لویی، والانتن، کاخ تنهایی، ص۲۸۲ – ۳۲۶، ترجمۀ امیرهوشنگ کاووسی، تهران، البرز، ۱۳۷۵ش، چاپ هفتم.۹۸. ↑ پهلوی، محمدرضا، خاطرات شاه، ص۴۴۲-۴۴۳.۹۹. ↑ طلوعی، محمود، زیبای تنها، ص۳۶۹، تهران، علم، ۱۳۸۲ (ه. ش. ۱۰۰. ↑ معتضد، خسرو، مثل ثریا گریه خواهم کرد، ج۲، ص۹۳۳، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۸۲
منبع
...

جملاتی از کاربرد کلمه خاندان اسفندیاری

همچنین خاندان اسفندیاری بالاوند از خاندان‌های این ایل می‌باشند.