خالد ولید

معنی کلمه خالد ولید در لغت نامه دهخدا

خالد ولید. [ ل ِ دِ وَ ] ( اِخ ) وی یکی از صحابه است. رجوع به خالدبن ولید، ملقب به سیف اﷲ شود.

معنی کلمه خالد ولید در فرهنگ فارسی

وی یکی از صحابه است .

جملاتی از کاربرد کلمه خالد ولید

پس یک ساعت مردمان خزاعه را دستوری داد بقتل، آن گه نهی کرد، گفت: «لا تقتلوا احدا الّا من قاتلکم»، و جمعی مشرکان آن روز با هم افتادند، قریب چهار هزار مرد، پیشرو و سرخیل ایشان عکرمة بن ابی جهل بود و مقیس بن ضبابة و سهیل بن عمرو و صفوان بن امیّة، یک زمان با خالد ولید و سپاه اسلام جنگ کردند، آخر بهزیمت شدند و در مکّه بجز آن یک زمان قتال نرفت. و و رسول خدا (ص) تنی چند را نامزد کرد که ایشان را بکشید اگر دریابید. پس قومی را از ایشان دریافتند و کشتند و قومی را در نیافتند و بآخر مسلمان شدند.
عمار چون اعراضی میکرد آن گه هم راضی شد از وی. پس ربّ العالمین آیت فرستاد که: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ای شما که مؤمنان‌اید، فرمان خدا و رسول و اولی الأمر بجای آرید. اولی الامر خالد ولید است، که رسول خدا او را بر لشکر اسلام امیر کرده بود. میگوید امیران را و والیان را طاعت دار باشید. مصطفی (ص) گفت: «من اطاعنی فقد أطاع اللَّه و من عصانی فقد عصی اللَّه، و من یطع الأمیر فقد أطاعنی، و من یعص الأمیر فقد عصانی»، وقال (ص): لمعاذ: «یا معاذ! اطع کلّ امیر، و صلّ خلف کلّ امام».