خاقانیان
معنی کلمه خاقانیان در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خاقانیان
ز خاقانیان آن سه ترک سترگ که بودند غرنده برسان گرگ
ز خاقانیان آنک بُد چربگوی به خاک سیه برنهادند روی
جز تو حصار و خانهٔ خاقانیان که کرد جای امیر و حاجب و سالار و پهلوان
که برگویی آن جنگ خاقانیان ببندی کمر همچنان بر میان
ملک خاقانیان در زمان سلطان خضر بن ابراهیم عظیم طراوتی داشت و شگرف سیاستی و مهابتی که بیش از آن نبود. و او پادشاه خردمند و عادل و ملک آرای بود. ماوراء النهر و ترکستان او را مسلم بود و از جانب خراسان او را فراغتی تمام و خویشی و دوستی و عهد و وثیقت برقرار و از جمله تجمل ملک او یکی آن بود که چون برنشستی به جز دیگر سلاح هفتصد گرز زرین و سیمین پیش اسب او ببردندی.
سه ترک دلاور ز خاقانیان بران کین بهرام بسته میان