ذئبان. [ ذِءْ ] ( ع اِ ) تثنیه ذئب. دو گرگ. || ( اِخ )نام دو ستاره است سپید و روشن واقع میان عوائد و فرقدین. و اظفارالذئب چند ستاره خرد است پیش ذئبان. ذئبان. [ ذِءْ ] ( ع اِ ) باقی مو و باقی پشم بر گردن و لب شتر.
معنی کلمه ذئبان در فرهنگ فارسی
دو ستاره است سفید و روشن واقع میان عواید ( ه. م. ) و فرقدین . باقی مو و باقی پشم بر گردن و لب شتر .
جملاتی از کاربرد کلمه ذئبان
ستارههای این پیکر آسمانی که نامهای قدیمی دارند عبارتند از: گَوزَهَر، کتو، ثعبان (مار)، ذیخ (کفتار)، ذئبان (دو گرگ)، ذِبه (کفتارها)، بطنالثعبان (شکم مار) شمالی و جنوبی، تیل، راقص (چشمکزن)، تَیس (شاهمار)، گرومیوم، کوما، رأسالثعبان (سر مار)، رأسالتنین (سر اژدها).