دینداری

معنی کلمه دینداری در لغت نامه دهخدا

دینداری. ( حامص مرکب ) عمل دیندار. دیانت. تدین :
لاف دینداری زنم چون صبح آخر ظاهرست
کاندرین دعوی ز صبح اولین کاذب ترم.خاقانی.بحکم نیکو سیرتی بهرام بن هرمز و دینداری و علم و عدل او. ( فارسنامه ابن البلخی ص 21 ). خداوند عالم را از دینداری و نیکو اعتقادی... برخورداری دهاد. ( فارسنامه ابن البلخی ص 34 ).
خرقه پوشی من از غایت دینداری نیست
پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم.حافظ.رجوع به دیندار شود. || قصد احترام و پرستش مسیح می باشد یعنی خدای تعالی را در قلب و عمر خود بدان احترامات لائقه واجبه که مافوق آن متصور نیست محترم داری و توصیف نمایی. ( قاموس کتاب مقدس ). || محبت و احترام فرزندی است. ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه دینداری در فرهنگ عمید

دین داشتن، تدین، زهد و تقوا.

معنی کلمه دینداری در فرهنگ فارسی

۱ - تدین . ۲ - تدین به دین اسلام . ۳ - تقوی زهد .

معنی کلمه دینداری در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عمل به دین به معنای پای بندی عملی به آموزه های دینی است.
نخستین وظیفه مسلمانان ، دینداری و حفظ دین خویش است.
آفت دینداری
دینداری آفت ها و آسیب هایی دارد که سرچشمه آنها دنیاپرستی و تعلقات مادی است؛ چنان که در برخی روایات آمده است که آفت دینداری، ترس است و شکمبارگی و شهوت پرستی. دینداری به ویژه در روزگار غیبت بسیار دشوار است.
تشبیه حفظ دین در زمان غیبت
در برخی روایات آمده است که در این روزگار، حفظ دین همانند آن است که آدمی آتشی بر کف دست نگاه دارد.
آثار دینداری
...

جملاتی از کاربرد کلمه دینداری

در جهانداری حصار از سنگ و آهن ساختند تو ز بخت و عدل و دینداری حصاری‌ کرده‌ای
بازبودن در برابر تجربه، روابط متفاوتی با انواع مختلف دینداری و معنویت دارد. دینداری عمومی با بازبودنِ کم، ارتباط ضعیفی دارد. بنیادگراییِ دینی، با بازبودنِ کم، رابطه نسبتاً اساسی‌ای دارد. تجارب عرفانیای که در اثر استفاده از سایلوسایبین (مادهٔ مخدری که در مجیک ماشروم وجود دارد) به وجود آمدند، نشان داده‌اند که این ماده، میزان بازبودن را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد (به قسمت «استفاده از مواد مخدر» در زیر مراجعه کنید).
قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا الآیة، هر چند که کوشیدند و رنجها در دینداری کشیدند آن احبار جهودان و رهبان ترسایان، و چندانک توانستند در راه مجاهدت و ریاضت رفتند و نفس خود را از شهوات و مألوفات باز داشتند و از دنیا و دنیا داران یکبارگی عزلت گرفتند، و صومعه‌ها بر خود زندان کردند، با اینهمه که کردند ضایع است سعی‌های ایشان، بل که حقیقت خود آنست که تا به محمد ایمان نیارند و او را برسالت و نبوت استوار نگیرند، آن عبادتها ناکرده کرده گیر و آن طاعتها ناپذیرفته. روش دینداران و مقامات و احوال دوستان هم بر این نسق نهادند، تا بقیتی از علایق بریشانست دعوی ایشان دریافت نسیم دوستی هذیانست. المکاتب عبد ما بقی علیه درهم.
که می‌بیند صغیر این آفت از فقدان دینداری
به دینداری بساط افکنده هر جا دین براندازی که از دین و دیانت بهره کم داده ست دیانش
کنند دعوی دینداری و به جنب فرات عصاه امت جد تو ای ستوده صفات
لاف دینداری یغما زدنم کافر کرد کاش از کعبه دری بود به بتخانه ما
از آنجا که برهمنان برای انجام وظایف دینداری خود علاوه بر موضوعات دینی نیازمند علوم فرعی دیگری نیز بودند، متونی با عنوان وداهای فرعی (اوپاوداها=اوپه‌وِده‌ها) شکل گرفت. این دانش‌ها مستقیماً به دانش وداها مربوط نمی‌شود، اما در کل در خدمت این سنت بود. موضوعات سنتی این متون عبارت است از: پزشکی، موسیقی و رقص، کمان‌کشی و معماری، که به ترتیب متون زیر را شکل داده‌است:
مکانیسمی که توسط آن نظام‌های جنسیتی ممکن است بر رابطه در سطح فردی بین دینداری و نیات باروری تأثیر بگذارد، حول این واقعیت است که ادیان خود نهادهای جنسیتی هستند. بسیاری از مذاهب نقش‌های جنسیتی سنتی را تبلیغ می‌کنند و قوانین متفاوتی برای مردان و زنان دارند. برای مثال، در کلیسای کاتولیک یا کلیسای ارتدکس روسی روسیه فقط مردان اجازه دارند کشیش شوند. بیشتر ادیان نیز سازوکارهایی را در رابطه با روابط جنسیتی در حوزه خصوصی ایجاد کرده‌اند و بر مطلوب بودن زن به عنوان مادری دلسوز و همسری خوب تأکید دارند. از سوی دیگر، از مردان انتظار می‌رود که شوهران و نان‌آوران خوبی باشند. بسیاری از ادیان از برابری جنسیتی یا آزادی زنان انتقاد می‌کنند.
ز من رادی و دینداری نیاید چو گیتی زُفت کافر کیش باشد
دور باشد ز طور دینداری که کنی ظلم و عدل پنداری
خلعت بوذر نداری گام دینداری منه قوت حیدر نداری نام کراری مجوی
ایمان‌گرایی نظریه‌ای است در معرفت‌شناسی دال بر اینکه ایمان مستقل از دلیل است. در مقابل سنت الهیات عقلانی که درصدد اثبات وجود خداست، ایمان‌گرایی اظهار می‌کند که استدلال برای دینداری و توجیه باور دینی نالازم و نامناسب است.
ژوستینین از جنگجویان و فاتحان عصر خود محسوب می‌شد. وی قبل از هر کاری درصدد برآمد کشورهایی را که اقوام در مغرب متصرف شده بودند از آن‌ها بازستاند و محرک او در این امر حس جاه‌طلبی و دینداری او بود و می‌خواست مذهب آریانیسم را بکلی از میان بردارد. به همین منظور قوائی به جنگ واندال‌ها فرستاد؛ بلیزر فرمانده این اردو در آفریقا پیاده شده کارتاژ را گرفت و ژلیمر پادشاه واندال‌ها را شکست داد و در ظرف مدت چند ماه کشور واندال‌ها را تسخیر کرد.
تبلیغ دین اسلام و اشاعهٔ توحید در ایران و سایر کشورهای جهان، پیراستن دین از خرافات و پیرایه‌ها، آگاه کردن جوانان و تحصیل کرده‌ها به حقایق دین و فهماندن فواید دین برای سعادت جامعه، اهمیت دینداری برای زندگی فردی و اجتماعی، نشان دادن حقایق اسلام به زبان روز و منطبق بر آخرین کشفیات علمی دنیا، از اهداف تأسیس این انجمن عنوان شده‌است.
گه رفت ره صلاح دینداری گه راه مقامران لنگر زد