دود زده

معنی کلمه دود زده در لغت نامه دهخدا

دودزده. [ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) هر چیزی که بوی دود گرفته باشد. ( ناظم الاطباء ). هر چیز که دود، رنگ آن را تیره کرده باشد. دَخَن. عَثِن. معثون. مدخون. ( یادداشت مؤلف ). || گوشتی که دود آن را بخشکاند. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه دود زده در فرهنگ عمید

چیزی که دود به آن رسیده و رنگ دود یا بوی دود گرفته باشد.

معنی کلمه دود زده در فرهنگ فارسی

هر چیزی که بوی دود گرفته باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه دود زده

از بهر چه گوئید چنین خام سخن‌ها؟ ای مغز شما دود زده ز آتش عصیان!