دهان شویه

معنی کلمه دهان شویه در لغت نامه دهخدا

دهان شویه. [ دَ ی َ ] ( اِ مرکب ) وسیله شستشوی دهان. پارچه نازکی که در میان آن اسفرزه یا چیزی شبیه به آن ریزند وبر سر آن چوبی تنک بندند و دهان مریض را بدان شویند. ( یادداشت مؤلف ). || داروی جامد یا مایعکه بدان درون دهان پاکیزه کنند. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه دهان شویه در فرهنگ فارسی

وسیله شستشوی دهان .

معنی کلمه دهان شویه در فرهنگستان زبان و ادب

{mouthwash, mouth-rinse} [علوم دارویی] محلولی که برای شست وشوی دهان به کار می رود

جملاتی از کاربرد کلمه دهان شویه

در استعمال خارجی جوشانده ۱۵۰ گرم ریزوم آن در یک لیتر آب به شکل‌غرغره یا دهان شویه برای التیام زخم، ناراحتیهای حلق، سفت کردن لثه‌های نرم، التهابات لثه، لوزتین یا گلو و به‌صورت تزریق در دستگاه تناسلی، جهت ترشحات‌زنانگی و رفع ورم مجاری ادرار، اثرات مفیدی دارد. جوشانده انجبار به‌صورت تنقیه جهت رفع اسهال، بواسیر، درمان خراشهای ناحیه مقعد و برای واریس و مداوای زخم‌ها و اولسرها به‌صورت تأثیر دادن روی‌آنها مورد استفاده قرار می‌گیرد.