[ویکی الکتاب] معنی دَلِیلاًَ: دلیل - نشانه ریشه کلمه: دلل (۸ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه دلیلا
در حال سنب ستورش بزمین فرو شد تا بشکم. گفت یا محمد من بتو عهد کردم که ترا گزند نرسانم و نرنجانم و هر که اندرین راه بطلب تو آید شرّ وی از تو دفع کنم رسول دعا کرد تا پای اسب از زمین بر آمد سراقه گفت: یا محمد من دانم که کار تو بالا گیرد و پایگاه تو بلند شود مرا نامه ده تا میان من و تو نشانی باشد. ابو بکر نامه نوشت گویند بر سنگی و گویند بر شانه گوسفندی نوشت وی اندر کنانه نهاد و یک تیر بر کشید گفت مرا درین راه هم شتر است و هم گوسفند این تیر نشان من باشد با شما تا هر چه خواهید بشما دهند. رسول گفت یا أبا بکر ما را بطعام سراقه حاجت نیست. این هم چنان است که مصطفی در کار قوم خویش حزن نمود و خلاف نیست که آن حزن از رسول طاعت بود و رب العزّة او را گفت: لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ و لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ فلم یکن نهی اللَّه تعالی ایّاه عن الحزن دلیلا علی انّ حزنه کان معصیة فکذلک حزن ابی بکر.
قد تحیرت فیک خذ بیدی یا دلیلا لمن تحیر فیکا
قد تحیرت فیک خد بیدی یا دلیلا لمن تحیر فیکا
قد تحیرت فیک خذ بیدی یا دلیلا لمن تحیّر فیکا
بر پی و بر راه دلیلت برو نیک دلیلا که تو را مصطفاست
اللهم اید الدین بنصر اعلامه و ابدالا من بطول ایامه و متع المسلمین ببقائه و نورالعالمین بلقائه، مادام الدین سبیلا و الحق دلیلا و الامن سرورا و الایمان نورا.
«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ» ای اذکر یا محمّد لقومک و امتک فی القران الّذی انزل علیک قصّة ابراهیم مع ابیه لیکون دلیلا علی صحّة نبوّتک. «إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً» کثیر الصّدق. نَبِیًّا رسولا ینبئ عن اللَّه بالوحی.