معنی کلمه دشتک در لغت نامه دهخدا
دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) گویند قریه ای است از قرای اصفهان ولی این قول صحیح نیست چه در اصفهان قریه ای بدین نام وجود ندارد. و برخی آنرا قریه ای در ری دانند. و نیز محله ای است در استراباد. ( از معجم البلدان ) ( از مراصد الاطلاع ). نام ولایتی است در فارس قریب به شهرک. ( از آنندراج ). قصبه ایرج است. ( فارسنامه ناصری ). قصبه ای از دهستان ایرج بخش اردکان شهرستان شیراز. سکنه آن 2151 تن. آب آن از چشمه قدمگاه. محصول آنجا غلات و برنج. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه آن 223 تن. آب آن از رودخانه قره آغاج. محصول آنجا غلات ، برنج ، حبوب و انجیر. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دشتک. [ دَ ت َ] ( اِخ ) دهی از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. سکنه آن 550 تن. آب آن از رودخانه خرود. محصول آنجا غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهرکی بخش شیب آب شهرستان زابل. سکنه آن 329 تن. آب آن از رودخانه هیرمند. محصول آنجا غلات و لبنیات. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش مانه شهرستان بجنورد. سکنه آن 260 تن. آب آن از رود اترک. محصول آنجا غلات و پنبه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
دشتک. [ دَ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. سکنه آن 122 تن. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات ، نخود، انگور، سیب ،زردآلو و بادام. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).