دست نوشت

معنی کلمه دست نوشت در لغت نامه دهخدا

دست نوشت. [ دَ ن ِ وِ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) دست نوشته. نوشته به دست. دست خط. ( آنندراج ). دست نویس :
تا به خط تو ای صنم گشته سواد روشنم
نامده در نظر مرا دست نوشت دیگران.سنجر کاشی ( ازآنندراج ).

معنی کلمه دست نوشت در فرهنگ عمید

نامه ای که کسی با دست خود نوشته باشد، دست خط.

معنی کلمه دست نوشت در فرهنگ فارسی

دست نوشته . نوشته به دست . دست خط

جملاتی از کاربرد کلمه دست نوشت

اختراع الفبای ارمنی در ۴۰۵ میلادی قطعاً به جامعه ارمنی اجازه داد گزارش خود را به زبان مادری ثبت کند. این الفبا باعث تولید بیش از چهار هزار دست نوشت قدیمی شد که از سوی ارمنی‌ها در «کلیسای توروس مقدس» نزدیک «کلیسای یعقوب مقدس» نگهداری می‌شوند. در سده نوزدهم هنگامی که زمین دیر روسی در کوه الیوز کاوش شد شش موزائیک با نگاشته‌های ارمنی آشکار شدند که گواهی به حضور ارمنیان در آنجا و در آن دوره می‌دهند.
ای هم نفسان باغ و گلستان بشما خوش زیرا که مرا کنج قفس دست نوشت است