درویشانه

معنی کلمه درویشانه در لغت نامه دهخدا

درویشانه. [ دَرْ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) مانند فقیران. فقیرانه. چون درویشان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). شبیه به مسکین. ( ناظم الاطباء ). || زاهدانه. مانند زاهد. صوفیانه. قلندرانه : بامداد می خواهیم که صحبت درویشانه داریم. ( انیس الطالبین ص 189 ). || ( اِ مرکب ) قدری از طعام که آن را حاضری و ماحضر نیز گویند. ( آنندراج ). غذائی که از گدائی فراهم شده باشد. ( ناظم الاطباء ) :
چو دید آن گنج در ویرانه خویش
به پیش آورد درویشانه خویش.ملاوحشی.صاحب آنندراج در مورد بیت فوق گوید: و گمان دارم که عبارت از طعامی باشد که درویشان به کدیه بدست آرند.

معنی کلمه درویشانه در فرهنگ عمید

۱. مانند درویشان، به طریق درویشان، در هیئت درویشان.
۲. (قید ) فقیرانه.

معنی کلمه درویشانه در فرهنگ فارسی

مانند فقیران فقیرانه چون درویشان شبیه به مسکین زاهدانه

جملاتی از کاربرد کلمه درویشانه

گدایِ کوی ما گفتی خیالی ست تعالی الله که درویشانه گفتی
من فدای آنکه درویشانه زیست وای آنکو از خدا بیگانه زیست
گفتمش بوسی بده گفتا خموش کاین سخنها هیچ درویشانه نیست
به حشمت طور درویشانه دارد از و شمع فلک پروانه دارد
چو دارد خلق درویشانه با آیین سلطانی گدای حضرت اویند اگر درویش اگر سلطان
آتش درویشانه خود ای پسر از طعام میهمانی بهترست
به سبب اخلاق درویشانه از نزدیکی با سلاطین و امرا پرهیز می‌کرد و روزگار را در گوشه نشینی به کتابت می‌گذرانید. اجرت هر هزار سطر کتابت او، گویا سه تومان بوده‌است. باباشاه را شاگرد سید احمد مشهدی دانسته‌اند. بعضی از تذکره‌ها نیز او را شاگرد میرعلی هروی (متوفی ۹۵۲) دانسته‌اند، ولی با ملاحظه سال وفات و عمر کوتاه او این ادعا از نظر تاریخی درست به نظر نمی‌آید.
به کوی عزلتم ویرانه ای هست ز نقد وقت درویشانه ای هست
با وجود ثروت و مکنت، زندگی درویشانه اختیار کرد و تا آخر عمر مجرد باقی ماند. نسبت به زنان بی‌میل بود و این شعر از اوست: