معنی کلمه دروع در لغت نامه دهخدا دروع. [ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ دِرع. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به درع شود.
جملاتی از کاربرد کلمه دروع دین ابراهیمشان در دیده مسمارست از آنک هم دروگر هم دروع آور بسان آزرند ای که از عشق و عقل میلافی هست نیمی دروع و نیمی راست