درش

معنی کلمه درش در لغت نامه دهخدا

درش. [ دَ ] ( اِ ) پایگاه و طویله اسبان. ( برهان ) ( آنندراج ) :
جای علفش نه زین کهن درش
از خوشه چرخ و گوشه عرش.خاقانی ( در صفت براق ).|| در فرس باستان ( هخامنشی ) به معنی جرأت کردن و جسارت ورزیدن است. ( یسنا ص 136 ).
درش. [ دَ رَ ] ( اِ ) نوعی ازخیار است و آن باریک و دراز می شود. ( برهان ) ( از آنندراج ). نوعی از خیار که آنرا کلونده و درشی نیز گویند. ( الفاظالادویه ) ( جهانگیری ). و رجوع به درشی شود.

معنی کلمه درش در فرهنگ عمید

طویله، اسطبل، جایگاه اسبان.

معنی کلمه درش در فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی خیار باریک و دراز .
نوعی از خیار که آنرا کلونده و درشی نیز گویند

جملاتی از کاربرد کلمه درش

شاه درویشان که از خاک درش هست فیضی آب و رنگ روی تو
خان جم جاه فلک رتبه حسین آنکه گرفت دولت از خاک درش منصب عالی شأنی
نه گویندگان بر درش کمترند که بر تارک بخردان افسرند
جوی زخاک درش را بها همی کردم فزون ز صد گهر شاهوار می آمد
خاک درش خزاین ارواح دان چرخ فیض کفش معادن اجساد زای خاک
شکر خدا که باز به تأیید کردگار درعهد پادشاه جهان سایه خدا عباس شاه آنکه ز خاک درش مدام کسب سعادت ابدی می‌کند همای از یمن عدل خان زمان آنکه از کفش خجلت برد محیط چو گیرد ره سخای ویران سرای لار بسعی وزیر دهر دستور بحر خاطر و دارای مهرو رأی قنبر علی بیک آنکه ز آئینه دلش در غیرت ابد شده جام جهان‌نمای.
در ادامهٔ بیانیه او انتخابات را نماد مردم‌سالاری دینی و شرکت درش را وظیفهٔ شرعی دانسته گفته‌اند با احترام به همهٔ فردها و حزب‌ها و گروه‌های سیاسی خود را متعلق به ملت دانستهاند و گفتند هیچ جریانی از دولت در انتخابات نیست.
به خدایی که عقل کلی را بر درش سر بر آستان دیدم
برآورد بت خانه ای زو به ماه درش جزع رنگین سپید و سیاه
روزی از خاک درش سر بر زد سر انگشت ادب بر در زد
در این بازی مادر یا بزرگ‌تر دیگری دست کودک را در دست می‌گیرد، با انگشت دست دیگر کف دست کودک را قلقلک می‌دهد و می‌گوید:“ لی لی لی لی حوضک، جوجو اومد آب‌بخوره‌ افتاد تو حوضک. ” انگشت کوچک را جمع می‌کند:“ این درش آورد. ” انگشت دوم را جمع می‌کند: “ این شستش ” انگشت سوم را جمع می‌کند: “ این پختش. ” ”انگشت چهارم و جملهء کی خوردش؟ ” و در آخر انگشت شصت را می‌گیرد و حرکت می‌دهد: “ منِ منِ کله گنده ”
مه سپهر جلال انک خاکبوس درش بود بعین رضا اختیار مردم چشم
هارون به دنبال این رویداد در حدود سال ۱۷۱ (قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلب‌توجه می‌کرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگارهٔ یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینهٔ حرم بردند.
از گریبان دل ار، پرتو صبحی پیداست بوسه بر خاک درش در دل شب‌ها زده‌ایم