معنی کلمه درخواه در لغت نامه دهخدا
آورده ام این ثنا و دارم
درخواه ز حضرتت دعائی.خواجه جمال الدین سلمان ( از آنندراج ).|| ( نف مرکب )درخواهنده. گدا و گدائی کننده. ( برهان ) ( از آنندراج ). || ( فعل امر ) فعل امر از خواستن یعنی التماس کن. ( از برهان ) ( از آنندراج ).
درخواه. [ دَخوا / خا ] ( اِخ ) دهی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، واقع در 215هزارگزی جنوب کهنوج سر راه مالرو و انگهران به جاسک. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).