درایان

معنی کلمه درایان در فرهنگ عمید

در حال حرف زدن، دراینده، گوینده.

جملاتی از کاربرد کلمه درایان

این هرزه درایان همه در راه درآیند گر بانگ درایی رسد از قافله ما
نی دلیل است که این هرزه‌ درایان طلب بال و پر ریختن ناله شکر می‌بندد
ناله ای کز سر دردست شنیدن دارد دل به بیهوده درایان جرس نتوان داد
از حرف، لب هرزه درایان نتوان بست خاموش کند گوش گران بیهده گو را
خامشی مهر لب هرزه درایان گردد بحر از عهده سیلاب برون می آید
عشق پاک است درین قافله جنسی که مراست بیمی از هرزه درایان جرس نیست مرا