در و نسل. [ دَرْ رُ ن َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در این مورد به دال مهمله و در مثنوی نیکلسن «ذر و نسل » به ذال معجمه آمده و در همه این موارد معنی بچه و فرزند می دهد و مرادف است با تعبیر «زاد و ولد» و «زه و زای » و «زاد و رود». و در عربی به معنی شیر است که مجازاً به معنی اولاد استعمال شده است. ( تعلیقات فروزانفر بر معارف بهأولد ) : هرکه در جهان فضلی و هنری و صنعتی و شجاعتی و... دَری و نسلی [ می ورزد ] از بهر آن می ورزد تا خلقی رامسخر خود کند. ( معارف بهأولد ج 2 ص 34 ). ترک و عجم و هند و روم. ترک اگر به هند افتد زن و شوی و از آن در و نسل شوند و بیکدیگر دهند همه شکل هندوان گیرند... چنان که ترکی ماه رو به هند پیوندد و در و نسل کنددر در و نسل او نور و فر ترکی نماند و نه شجاعت ایشان و صفت جهان گیری. ( معارف بهأولد ج 2 ص 63 و 64 ).
معنی کلمه در و نسل در فرهنگ معین
(دَ رُّ نَ ) [ ع . ] (اِمر. ) بچه و فرزند، زاد و ولد، زه و زاری .
جملاتی از کاربرد کلمه در و نسل
ز مشرقست و ز خورشید نور عالم را ز آدمست در و نسل و بچه حوا را