دانکو

معنی کلمه دانکو در لغت نامه دهخدا

دانکو. ( اِ ) حبوب. حبوبات چون نخود و لوبیاو ماش و عدس و باقلا. بنشن : و از وی [ از موقان ] رودینه خیزد و دانکوهای خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. ( حدود العالم ). البقال ؛ تره فروش و دانکوفروش. ( مهذب الاسماء ). || آشی مرکب از نخودو عدس و امثال اینها و آنرا هفت دانه نیز گویند. آش هفت حبه. ( انجمن آرا ). آشی که از حبوب و گوشت پزند.

معنی کلمه دانکو در فرهنگ عمید

=دانَک

معنی کلمه دانکو در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - مطلق دانه ( از گندم جو ماش عدس وجز اینها ) . ۲ - آشی که بهنگام دندان بر آوردن کودک با گندم و ماش و عدس و جز آنها و کله و پاچه گوسفند پزند و بخانه های خویشان و دوستان فرستند دانکو .

جملاتی از کاربرد کلمه دانکو

از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹، گرلیچ با بسیاری از روزنامه‌ها کار کرد. به مدت سه سال، گرلیچ به عنوان دشمن سیاسی جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی در زندان گلی اوتوک زندانی بود. گرلیچ همچنین به عنوان مترجم آلمانی و مجاری کار می‌کرد. در سال ۱۹۹۸، گرلیچ داستان زندگی‌نامه‌ای حافظه را دربارهٔ زندگی خود قبل و بعد از جنگ به عنوان چپ‌گرا منتشر کرد. حافظه همچنین به زبان مجاری و زبان ایتالیایی منتشر شد. شوهر دوم او دانکو گرلیچ، اومانیست و فیلسوف مارکسیست زاگرب بود که از او تنها پسری به نام رایکو گرلیچ داشت. در سال ۲۰۰۲، گرلیچ کتاب مسافری به کراکوف و داستان‌های دیگر را منتشر کرد. گرلیچ در ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۸ در زاگرب درگذشت و در قبرستان میروگوج به خاک سپرده شد.