جملاتی از کاربرد کلمه داناتری
نگه کن کنون تو که داناتری بدین آرزوها تواناتری
بدو گفت قیصر تو داناتری برین آرزو بر تواناتری
که ای دارای عرش و فرش و کرسی چو تو داناتری از ما چه پرسی
ز من راز حق را تو داناتری به هر کار مشکل، توانا تری
تو از ما و فرزانه داناتری به کردارها بر تواناتری
تو اوستادی و داناتری به صرف زمان چرا که عاقل باشی چنانکه می نمزی
ز کار گذشته تو داناتری ز مردان جنگی تواناتری
تو داناتری از بزرگ انجمن نبایدت فرزانه و رای زن
نگر تا چه بینی تو داناتری برزم دلیران تواناتری
بگفتند کز ما تو داناتری به بایستها بر تواناتری