معنی کلمه دانا دوست در لغت نامه دهخدا دانادوست. ( ص مرکب ) دوستدار دانا. خواهان دانا : ما که دانا شدیم و دانادوست دانش ما بزیر دانش اوست.نظامی.|| که صدیق دانا دارد. که یارخردمند دارد.