دامن فراخ

معنی کلمه دامن فراخ در لغت نامه دهخدا

دامن فراخ. [ م َ ف َ ] ( ص مرکب ) که دامنی وسیع و گشاده دارد. مقابل تنگ دامن. || مجازاً با فیض.
- || دامن ِ فراخ ( با اضافه )؛ دامن گشاده و وسیع. مقابل دامن تنگ و چسبان.
- دامن فراخ بودن ؛ با فیض بودن :
دامن گلچین فراخ است ای اسیران قفس
گر گلی خواهند او را از شما تقصیر نیست.سلیم.- دامن فراخ داشتن ؛ فیض عام داشتن. ( آنندراج ).

معنی کلمه دامن فراخ در فرهنگ فارسی

که دامنی وسیع و گشاده دارد

جملاتی از کاربرد کلمه دامن فراخ

این بنا در شمال شهر هرات، در دامن فراخ کوه واقع شده‌است.
در آن درا بدست فرا دامن فراخ دستت نمی‌رسد که بچینی گلی ز شاخ
مر امید راهست دامن فراخ درختیست بر رفته بسیار شاخ
به یکدم سپرهای دامن فراخ ز شمشیر شد همچو گل شاخ شاخ