دامان کوه

معنی کلمه دامان کوه در لغت نامه دهخدا

دامان کوه. ( اِخ ) کوههای اکراد. نام یکی از سه رشته کوهی که بشمال شرق خراسان است و دامنه آن بقسمت کویر خوارزم امتداد دارد. رشته دوم آلاداغ و میرابی نام دارد و در وسط واقع است و رشته سوم جغتای یا کوههای جوین نامیده میشود و در جنوب است. ( از ایران باستان ج 2 ص 2186 ).

معنی کلمه دامان کوه در فرهنگ فارسی

یا کوههای اکراد نام یکی از سه رشته کوهی که بشمال شرق خراسان است و دامنه آن بقسمت کویر خوارزم امتداد دارد

جملاتی از کاربرد کلمه دامان کوه

که در دامان کوه و کوهساری که تا کوه است از آنجا نعره‌داری
فغان‌ گل می‌کند هرگه به ‌وحشت‌ گام بردارم سر دامان کوه از دلگرانی برکمر دارم
دید یکی عرصه به دامان کوه عرضه ده مخزن پنهان کوه
نی غلط کردم که از سوز درون کوهکن شعله در دامان کوه بیستون افتاده است
به سختی هر که تن در داد شیرین کار می گردد که از دامان کوه بیستون فرهاد برخیزد
عجب دامان کوه دلنشینی‌ست سقاه اله چه خرم سرزمینی‌ست
همیشه خنده کبک است در دهان کسی که پای خویش به دامان کوه بهم شکند
شد مرا سنگ ملامت صائب از مردم حجاب پای در دامان کوه قاف اگر عنقا شکست
همی راند کشتی به دامان کوه زمانه از آن کوه آتش ستوه
صبح محشر بر زد اینک نور بر دامان کوه زینهار ای خفتگان بیدار باشید از قرار