دام دام. ( اِ صوت ) حکایت صوت دهل و مانند آن. نام آواز طبل و مانند آن. - از نو دام دام ، یا از سر نو دام دام ؛ از سر گرفتن. از نو آغازیدن. دبه کردن. دام دام. ( اِ ) تام تام . رجوع به تام تام شود.
معنی کلمه دام دام در فرهنگ فارسی
حکایت صوت دهل و مانند آن
جملاتی از کاربرد کلمه دام دام
مرغ تسلیمم، چه باک از شوخ چشمیهای دام دام اگر در دست افتد زیب بال و پر کنم
بر بساط سیمگون از دست دریا جود او نقش مشک آثار خیزد دام دام و شست شست