( دافة ) دافة. [داف ْ ف َ ] ( ع ص ) لشکر که بسوی دشمن مرور کند. ( منتهی الارب ). لشکر که بسوی دشمن حرکت نماید. الجیش یدف نحو العدو. ( اقرب الموارد ). || مردمی از اهل بادیه که قصد مصر کنند. || گروهی از مردم که از ناحیتی بناحیتی روی کنند. ( اقرب الموارد ). دافه. [ ف ِه ْ ] ( ع ص ) مسافر. ( منتهی الارب ). || غریب. ( اقرب الموارد ).
جملاتی از کاربرد کلمه دافه
اَوتو دافه که معمولاً به عنوان یک بدعت گذار نشان داده میشود که در آتش سوزانده میشود، نمادی است که بهطور گسترده در هنرها، به ویژه در اروپا استفاده میشود.
اَوتو دافه یکی از جنبههای اصلی دادگاهها، و گام نهایی در فرایند تفتیش عقاید بود. این عمل شامل یک مراسم عشای کاتولیک، دعا، یک راهپیمایی عمومی از کسانی که مجرم شناخته شده بودند و خواندن احکام آنها بود.