داغون. ( ص ) صورتی و تلفظی از کلمه داغان متداول میان مردم تهران. رجوع به داغان شود. داغون. ( اِخ ) نام یکی از معبودان مردم فلسطین ، او را بصورت نیمه انسان و نیمه ماهی تصویر کنند. ( قاموس الاعلام ترکی ).
معنی کلمه داغون در فرهنگ فارسی
نام یکی از معبودان مردم فلسطین
جملاتی از کاربرد کلمه داغون
بیلی: آره جون تو، میدونی چی شده؟ همه بزدل شدهان. بلایی که سر کشور اومده اینه. حتی تو یه هتل درب و داغون هم راهمون نمیدن، حتی یه مسافرخونه درب و داغون. حالیته؟ فکر میکنن راهمون بدن ما هم شب میریم گلو ملو شونو میبریم. ترس ورشون داشته. این مدلی شده.