داریه

معنی کلمه داریه در لغت نامه دهخدا

داریه. [دارْ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) مصحف دورویه. دائره. یهودیان طهران دُریِه گویند. حلقه واری است از چوب که بر یک روی یا دو روی آن پوستی کشیده باشند و رامشگران بهمراه دیگر سازها بنوازند. رجوع به دائره و دورویه شود.

معنی کلمه داریه در فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) مونث دایر ( دائر ) دور زننده گردنده . ۲ - خطی گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد . ۳ - سطحی که خطی مدور گرد آنرا احاطه کرده باشد بطوری که فاصله هر یک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی بود
دائره

جملاتی از کاربرد کلمه داریه

از پی پیرهن و داریه و زوده زفارس تا بحدیست مرا میل سپاهان که مپرس
میان ستاره‌ای دارای سه فضاپیما به نام‌های رنجر، اندورنس و لندر است. کار رنجر مانند یک شاتل فضایی است: ورود و خروج از جو زمین. ساختار اندورنس مانند داریه است که شامل دوازده کپسول می‌باشد: چهار کپسول تجهیزات سفر به سیاره، چهار کپسول موتور و چهار کپسول با توابع دائم کابین خلبان، آزمایشگاه‌های پزشکی و مسکن. طراح صحنه ناتان کراولی، اعلام کرد که اندورنس را براساس طرح ایستگاه فضایی بین‌المللی طراحی شده است. وی همچنین گفت: «این یک میش-مش واقعی از انواع فناوری است. این مانند یک زیردریایی در فضا است. همهٔ فضای استفاده شده برای یک هدف استفاده شده. در نهایت، لندر برای حمل‌ونقل استفاده می‌شود. کراولی آن را با یک هلیکوپتر بزرگ روسی مقایسه کرده است.»
باید بد و نیک نیک ور نه بد بد زین بیش دف و داریه نتوانم زد