معنی کلمه دار و بند در لغت نامه دهخدا دار و بند. [ رُ ب َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پایه و ستون : اندرهوا به امر وی استاده ست بی دار و بند پایه بحر و بر.ناصرخسرو.رجوع به دار شود.
جملاتی از کاربرد کلمه دار و بند ز بس دار و بند و بگیر و بکش نماند هیچ با سروران تاب و هش ببخشی گناهش به از دار و بند نباید که گردد شهنشه نژند