دار قرار

معنی کلمه دار قرار در لغت نامه دهخدا

دار قرار. [ رِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آن جهان آخرت. رجوع به دارالقرار شود.

معنی کلمه دار قرار در فرهنگ فارسی

آن جهان

جملاتی از کاربرد کلمه دار قرار

محدوده‌های ایستگاه پخش ریلی در زمین تپه‌ای بزرگترین و مؤثرترین پایانه طبقه‌بندی شده در نوع خودش است با بزرگترین ظرفیت جابجایی، که اغلب چندین هزار خودرو در روز در آن جابجا می‌شوند. قلب این محوطه در بالای تپه قرار دارد - مسیری که در بالای سطح شیب دار قرار دارد و باعث ایجاد شتاب اولیه برای روشن شدن خودروهای ریلی می‌شود.