دادکان

دادکان

معنی کلمه دادکان در لغت نامه دهخدا

دادکان. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شورآب بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در هفت هزارگزی شمال باختر اردل و دارای 74 سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی آن زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
دادکان. ( اِخ ) دهی جزء دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 13000گزی خاور ضیأآباد متصل به راه شوسه همدان. جلگه. معتدل دارای 792 تن سکنه ، آب آنجا از دو رشته قنات و ابهررود. محصول آنجا: غلات و کشمش و یونجه. شغل اهالی آن زراعت و جوراب و جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه دادکان در دانشنامه عمومی

دادکان (خاش). دادکان یک روستا در ایران است که در شهرستان خاش استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. دادکان ۸۰۰ نفر جمعیت دارد.
این روستا در دهستان ایرندگان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۰۰ نفر ( ۱۷۱ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه دادکان

در دهه ۶۰ تقابل فوتبال و سیاست بارها منجر به تحریک تماشاگران و سکوهای پرسپولیس شد و این مهر تأییدی بود بر دیدگاه حکومت که تب فوتبال بر ضدانقلاب است. در این دهه محمد دادکان و محمدحسن انصاری‌فرد از جمله بازیکنان پرسپولیس بودند که در دوران بازیگری خود وارد جریانات سیاسی شدند.
تیم ملی ایران در مقدماتی المپیک ۱۹۸۰ در کشور سنگاپور شرکت کرد. ایران در این مسابقات با چین، کره شمالی، سنگاپور، هند و سریلانکا همگروه بود و در نهایت از این گروه صعود و جواز حضور در المپیک ۱۹۸۰ مسکو را گرفت اما به دلیل تحریم المپیک از سوی ایران در این مسابقات حضور نیافت. چهره هایی همچون علی پروین، مرحوم ناصر حجازی، حسین فرکی، حمید علیدوستی، نصرالله عبدالهی، بهتاش فریبا، محمد دادکان در آن حضور داشتند. حسن حبیبی سرمربی این تیم و همیاون شاهرخی نیز دستیار وی بود.تیم ملی سوریه جایگزین تیم ملی ایران شد.
جوابش دادکان بگذشت اکنون که مجنون لیلی و لیلیست مجنون