خوش علف

معنی کلمه خوش علف در لغت نامه دهخدا

خوش علف. [ خوَش ْ / خُش ْ ع َ ل َ ]( ص مرکب ) هر حیوان بسیارخورنده و اکول. ( ناظم الاطباء ). ستور که هر علف به مذاق او خوش آید :
قاضی شهر بین که چون لقمه شبهه می خورد
پاردمش دراز باد این حیوان خوش علف.حافظ.|| آدمی که کمیت غذا خواهد نه کیفیت آن. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه خوش علف در فرهنگ عمید

ویژگی حیوان علف خواری که خوب علف می خورد.

معنی کلمه خوش علف در فرهنگ فارسی

( صفت ) جانوری که علوف. نیک و بمقدار زیاد خورد : حیوان خوش علف .

جملاتی از کاربرد کلمه خوش علف

تا به کی خواهید بودن همچو گاوان خوش علف تا به کی همچون خران خواهید بودن بی‌فسار
جمع شد از هر طرف منکر فضل و شرف پیش خر خوش علف قدوره اهل غرور
تا همه زان خوش علف فربه شوند هین که گرگانند ما را خشم‌مند
فربه از مدح سبک مغزان نفس خسیس این ستور خوش علف ازکاه می بالد به خویش