خوش خدمتی
معنی کلمه خوش خدمتی در فرهنگ عمید
۲. [عامیانه، مجاز] انجام دادن کارهای کسی با تملق و چاپلوسی.
معنی کلمه خوش خدمتی در فرهنگستان زبان و ادب
جملاتی از کاربرد کلمه خوش خدمتی
بنابر شاهنامه فردوسی پس از اسارت کیکاووس در مازندران وقتی رستم برای رهانیدن کیکاووس از چنگ دیو سپید راهی مازندران میشود در خوان پنجم، با اولاد درگیر میشود، او را شکست میدهد. اما او را نمیکشد، و به او وعده میدهد که اگر او را به جایگاه کیکاووس و دیو سپید رهنمون کند، پادشاهی مازندران را به او خواهد داد. اولاد نیز هم از بیم جان و هم به طمع رسیدن به فرمانروایی مازندران رستم را در رسیدن به هدف رهنمون میکند. رستم که با مرگ شاه مازندران زمینه را کاملاً برای وفای به عهد خود فراهم میبیند به کیکاووس پیشنهاد میکند اولاد را به پاس خوش خدمتی به فرمانروایی مازندران بنشاند که کاووس نیز پیشنهاد او را میپذیرد.
چو شمع در نظر او شبی هوس دارم به پا ستادن و خوش خدمتی به سر کردن