خودستایی. [ خوَدْ / خُدْ س ِ ] ( حامص مرکب ) مداحی و تحسین از خویشتن. تفاخر بیهوده و عبث از خویشتن. ( ناظم الاطباء ) : تاریکی جهل خودستایی است لااعلم عین روشنایی است.( تحفةالعراقین ).خودستایی نیست رسم مردم صاحب کمال آب لب بست از صدا چون گوهر یکدانه شد.ناصرعلی ( از آنندراج ).
معنی کلمه خودستایی در فرهنگ عمید
خود را ستودن، خوبی های خود را برشمردن.
معنی کلمه خودستایی در فرهنگ فارسی
عمل خود ستا از خود تمجید کردن تفاخر بیهوده .
معنی کلمه خودستایی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] خودستایی و فخر فروشی عامل بسیاری از گناهان کبیره می تواند باشد که یکی از آنها غیبت است. از این رو قرآن کریم و ائمه معصومین (علیهم السّلام) به شدت با آن برخورد کرده و آن را مورد نکوهش قرار داده اند. برخی از مردم به خاطر مباهات و فخر فروشی مبتلا به غیبت می شوند، یعنی برای اینکه اظهار وجود کنند و فضل و کمال خود را به رخ بکشند دیگران را کوچک می شوند و از آنان بدگویی می کنند و با گفتن جملاتی از این قبیل که فلان کس چیزی نمی داند و چنین و چنان است با این هدف و انگیزه که خود را از او بهتر معرفی کند، به گفتن عیوب وی می پردازد، ولی از این نکته غفلت دارد که این گونه برخورد علاوه بر اینکه نظر مردم را جلب نمی کند ممکن است عقیده آنها را نیز نسبت به او سست کند. این بیماری (خودستایی و فخر فروشی) عامل بسیاری از گناهان کبیره می تواند باشد که یکی از آنها غیبت است. از این رو قرآن کریم و ائمه معصومین (علیهم السّلام) به شدت با آن برخورد کرده و آن را مورد نکوهش قرار داده اند که به طور اختصار به چند مورد اشاره می کنیم: خودستایی در قرآن قرآن کریم دستور می دهد هیچ گاه انسان نباید خود را تزکیه و از دیگران بدگویی کند، زیرا هیچ کس از درون دیگران با خبر نیست، آنجا که می فرماید: «فَلا تُزکُّوا انْفُسَکُمْ هُوَ اعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی ؛ خودستایی نکنید چرا که او پرهیزکاران را بهتر می شناسد.»و در جای دیگر می فرماید:«أ لَمْ تَرَ الَی الَّذینَ یُزَکُّونَ انْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلا؛ آیا ندیدی آنهایی را که خودستایی می کنند؟ این خودستایی ها ارزش ندارد، بلکه خدا هر کس را که بخواهد می ستاید و کم ترین ستمی به آنها نخواهد شد.» پس انسان باید از خودستایی و تزکیه نفس بپرهیزد و هیچ گاه خود را از عیوب و نقایص پاک و منزّه نشمارد، که این، کار شیطان و شیوه متکبّران و نابخردان است. خودستایی در روایات در احادیث اسلامی نیز خودستایی به طور جدّی مذمّت شده است که به چند مورد اشاره می کنیم.حضرت علی (علیه السّلام) متّقین را این گونه توصیف می کند: «لا یرضون من اعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر، فهم لانفسهم متّهمون، و من اعمالهم مشفقون، اذا زکّی احد منهم خاف ممّا یقال له فیقول انا اعلم بنفسی من غیری، و ربّی اعلم بی منّی بنفسی. اللّهمّ لا تؤاخذنی بما یقولون و اجعلنی افضل ممّا یظنّون و اغفر لی ما لا یعلمون؛ (پرهیزکاران ) از اعمال خویش به اندک خشنود نیستند و اعمال فراوان خود را زیاد نمی بینند. آنان خویشتن را متّهم می سازند و از کردار خود بیمناکند، که مبادا مورد قبول خداوند نباشد. هرگاه یکی از آنها ستوده شود، از آنچه درباره اش گفته شده در هراس می افتد و می گوید: من از دیگران نسبت به خود داناترم و پروردگارم به اعمالم از من آگاه تر است. پروردگارا مرا بهتر از آنچه آنها گمان می کنند قرار ده و گناهانی را که نمی دانند بیامرز.»و در ضمن نامه ای که به معاویه بن ابی سفیان نوشت می فرماید: «و لولا ما نهی اللّه عنه من تزکیه المرء نفسه لذکر ذاکر فضائل جمّه تعرفها قلوب المؤمنین و لا تمجّها اذان السّامعین؛ اگر نه این بود که خداوند نهی کرده است که انسان خویشتن را بستاید، فضایل فراوانی را (درباره خود) بر می شمردم که قلوب مؤمنان با آن سابقه آشنایی دارد و گوش شنوندگان آن را بیگانه نمی شمارد.» و در جای دیگر فرمود: «اقبح الصّدق ثناء الرّجل علی نفسه؛ زشت ترین سخن درست مدح و ثنای انسان نسبت به خویشتن است.»به هر حال، انسان نباید خود را از دیگران برتر بداند بلکه وظیفه دارد دیگران را از خود بهتر بداند، آن گونه که حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) در ضمن حدیثی فرمود: «العاشره و ما العاشره قیل له ما هی قال (علیه السّلام) لا یری احدا الا قال: هو خیر منّی و اتقی، انّما النّاس رجلان: رجل خیر منه و اتقی و رجل شرّ منه و ادنی، فاذا لقی الّذی شرّ منه و ادنی قال لعلّ خیر هذا باطن و هو خیر له و خیری ظاهر و هو شرّ لی و اذا رای الّذی هو خیر منه و اتقی تواضع له لیلحق به فاذا فعل ذلک فقد علا مجده و طاب خیره و حسن ذکره و ساد اهل زمانه؛ عقل هیچ مسلمانی کامل نمی شود مگر اینکه ده خصلت در او باشد، سپس فرمود: آیا می دانید دهمین (خصلت ) کدام است؟ گفته شد: چیست؟ فرمود: هیچ کس را ننگرد مگر اینکه بگوید او از من پرهیزکارتر است. همانا مردم دو دسته اند: گروهی که از او بهتر و پرهیزکارتر، و گروهی که از او بدتر و زبون ترند.» نکته پایانی ... [ویکی اهل البیت] بسیاری از انسانها، بی توجه به مقام و منزلتی که در نزد پروردگار دارند و نیز غافل از وسوسه شیطان، همواره تمام افعال و اعمال خود را صحیح و درست می انگارند. غرور و خودستایی این عده موجب گمراهی آنان شده و هرگز خود را مورد عتاب و خطاب قرار نمی دهند و بدین خاطر نمی توانند نواقص و معایب خویش را ترمیم و جبران کنند. چرا که خود را مبّرا از خطا و گناه می دانند و اگر اعتراف اندکی هم به اشتباه خود کنند، آن را کوچک شمرده و خود را بی نیاز از محاسبه نفس و مبارزه با این آفت بزرگ اخلاقی می دانند. باید دانست که خودستایی با واژه های مدح و تزکیه شناخته می شود. مدح در لغت به معنای ستایش است و ستایش، نسبت دادن صفات و رفتار نیک به خود یا دیگران، جهت بزرگداشت است. و تزکیه، پاکیزه نشان دادن خود است. گاهی تزکیه عملی است و آن تهذیب نفس است که کار مطلوبی می باشد و گاهی تزکیه زبانی است و آن خودستایی و تکبر است که نامطلوب می باشد. در اصطلاح، خودستایی عبارت است از این که: آدمی در مقام اثبات کمال و نفی نقص از خود برآید؛ که آن از نتایج عجب است. روشن است که خودستایی و تفاخر به حکم شرع و عقل ناپسند است. زیرا هر که حقیقت خود را بشناسد و به ناتوانی خود آگاه باشد، دیگر زبان به مدح خود نمی گشاید. خودستایی و خود را برگزیده و ممتاز دانستن، مورد نکوهش قرآن است. قرآن در مقام مذمت اشخاصی که خود را می ستایند چنین می فرماید: «آیا ندیدی کسانی را که خودستایی می کنند؟! (این خودستایی ها، بی ارزش است) بلکه خدا هر کس را بخواهد، ستایش می کند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد». یعنی خودستائی نکنید زیرا خدا بهتر می داند که افراد پرهیزکار چه کسانی هستند. در اخبار وارد شده است که تزکیه المرء نفسه قبیح. یعنی قبیح است که مرد خویشتن ستائی کند (بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ) یعنی بلکه خدای علیم هر کسی را که بخواهد مورد ستایش قرار می دهد. و نیز در آیه دیگر می خوانیم: «او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام که شما را از زمین آفرید و در آن موقع که به صورت جنین هایی در شکم مادرانتان بودید پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر می شناسد!».
جملاتی از کاربرد کلمه خودستایی
خود ستوده است هر که اهل بود خودستایی نشان جهل بود
کدامین عیب باشد هم ترازو خودستایی را بود بر ساده لوحی رحم کو خود را ستود اینجا
بر حدیث من نه، بر اوضاع کشور بنگرید وز سر این خودستایی و تعصب بگذرید
بس نما لاف وفا پیش سگان او رفیق کز وفاکیشان بود بد خودستایی این همه
بیستون عشق می گویدبه آواز بلند رتبه کار مرا من خودستایی چون کنم
می نماید هر چه هست آیینه از زیبا و زشت خودستایی در حضور عارفان بی حاصل است
دیو، را مشروطه چون برداشت بند چون سلیمان خودستایی میکند
خمش ز دعوی دانش، که جهل را صائب هزار حجت ناطق چو خودستایی نیست
به سامان خردمندان ساده ز اسب خودستایی شو پیاده
میگریزد عقل از میدان عشق باز، در ما، خودستایی میکند