خلقک

معنی کلمه خلقک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَلَقَکَ: تورا آفرید-تو را خلق کرد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
ریشه کلمه:
خلق (۲۶۱ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه خلقک

یعنی: عمله الصّالح او الطّالح. و قال سعید بن جبیر: کنی بالثّیاب عن القلب، و المعنی: و قلبک و نیّتک فطهّر عمّا سوی اللَّه. و قال الحسن: معناه: و خلقک فحسّن، و فی الخبر: «حسّن خلقک و لو مع الکفّار تدخل مداخل الأبرار».
«لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» ای لهؤلاء الکفار الّذین یجعلون للَّه البنات صفات الذم و الامثال السّیئة، «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلی‌» الصّفات الحسنی و الامثال العلی میگوید کافران را مثل بد است و صفت عیب که ایشان را حاجت بفرزند است وانگه از بیم فقر ایشان را می‌کشند و بر خود اقرار ببخل می‌دهند. و فی الخبر: اکبر الکبائر ان تجعل للَّه ندا و هو خلقک ثمّ تقتل ولدک خشیة ان یأکل معک. و خدای تعالی را صفت بزرگوار است و مثل نیکو، بی فرزند و بی نیاز از فرزند و پاک از مانند و سزای آنک او را یگانه دانند و باخلاص توحید پرستند. قال ابن عباس:«لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ» ای العذاب و النّار، «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلی‌» التوحید و الاخلاص و هو شهادة ان لا اله الّا اللَّه.
«قالَ لَهُ صاحِبُهُ» المسلم، «وَ هُوَ یُحاوِرُهُ» هذه المحاورة کنایة عن الصّلابة فی الدّین و شدّة الصریمة و ترک المبالاة فی اللَّه، آن برادر مسلمان گفت از قوّت ایمان و یقین و صلابت در دین: «أَ کَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ» یعنی اباک آدم، «مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» ای خلقک من نطفة ابیک فی رحم امّک، «ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلًا» جعلک معتدل الخلق و القامة ذا عقل و تمییز، ثمّ جهلت امر الاعادة و لم تستدل بالمبدإ علی المعاد.
«قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی» ای ربّ فاذا اخرجتنی من السّماوات، فاخرنی الی یوم تبعث خلقک من قبورهم، یرید ان ینجو من الموت.
ای جوانمرد بدان که کار مولی را بنا بر بی‌نیازی است و تقصیر رهی بنا بر ضعف و بیچارگی است، و او جلّ جلاله ضعیفان و بیچارگان را دوست دارد. در خبرست که موسی (ع) گفت: «یا ربّ من احبّاءک من خلقک حتّی احبّهم لاجلک؟