خزائن

معنی کلمه خزائن در لغت نامه دهخدا

خزائن. [ خ َءِ ] ( ع اِ ) ج ِ خِزانَه. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). ج ِ خَزینَه. ( ترجمان علامه جرجانی ). رجوع به خزینه و خزانه شود : قل لااقول لکم عندی خزائن اﷲ و لااعلم الغیب ( قرآن 50/6 ) ام عندهم خزائن رحمة ربک العزیز الوهاب. ( قرآن 9/38 ). خزائن و دفائن خویش درهم بست. ( ترجمه تاریخ یمینی ). روز دیگر خلوت کرد و گفتند مثالها داد در باب خزائن که حرکت نزدیک بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
سؤال نیست مگر بر خزائن کرمش
سؤال نیز چه حاجت که عالم است به حال.سعدی.ارکان دولت و اعیان حضرت وصیت ملک بجا آوردند و تسلیم مفاتیح قلاع و خزائن بدو کردند. ( گلستان سعدی ). اسکندر رومی را پرسیدند دیار مشرق و مغرب را به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزائن و عمر و ملک بیش از این بود و چنین فتحی میسر نشد. ( گلستان سعدی ).

معنی کلمه خزائن در فرهنگ عمید

۱. [جمعِ خِزانَة] = خزانه
۲. [جمعِ خَزینَة] = خزینه

معنی کلمه خزائن در فرهنگ فارسی

(اسم ) جمع خزانه (و خزینه ) گنجینه ها. یا خزاین و دفاین . گنجینه هاو دفینه ها .
جمع خزانه جمع خزینه

معنی کلمه خزائن در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] کتاب«خزائن»، نوشته ملا احمد نراقی، کشکولی است با موضوعات متنوع که برخی از مطالب آن، به زبان فارسی و بعضی به زبان عربی است. انگیزه مؤلف از تألیف این کتاب، گردآوردن مجموعه ای بوده است متنوع و مفرح که مطالعه، آن غبار خستگی را از خاطر دانش پژوهان بزداید و گره اندوه را از پیشانی آنان بگشاید. این کتاب، دومین بار است که توسّط آیة الله حسن زاده ی آملی، تصحیح شده و تعلیقاتی بر آن نگاشته شده است و در سال 1376ش، به پایان رسیده است.
کتاب، چون کشکولی از مطالب مختلف است، مطالب گوناگون بدون فصل بندی و باب بندی و بدون آن که از نظم خاصی پیروی نمایند، پشت سر هم، ذکر شده اند. کتاب، حاوی بیش از شش صد نکته در اخلاق، تاریخ، نجوم، طب، حکایت، معما، شعر و... است.
پاره ای از مطالب کتاب، فهرست وار، عبارتند از: حدیث«طوبی لمن انفق ما اکتسبه فی غیر معصیة...»؛ اذا اردت مضروب عدد فی نفسه...؛ مطایبة نقلها الراغب(نقل الراغب فی المحاظرات، قال: کان بعض امراء بغداد یقال له کوتکین، اصابه قولنج و امره الطبیب بالحقنة، فقال: و ما الحقنة؟ فوصفها الی ان قال و توضع الانبوبة فی الاست، فانتفخت اوداج الامیر و ظهرت آثار الغضب فی وجهه، فقال: فی است من؟ فخاف الطبیب و قال فی استی ایها الامیر.)؛ دستوری برای بهداشت(سر بعد الطعام و لو خطوة. نم بعد الحمام و لو لحظة. بل بعد الجماع و لو قطرة.)؛ طریق شناختن چوب آبنوس؛ برای دفع سرعت انزال؛ ثواب قرائت قرآن از روی مصحف؛ دخول القرامطة فی مکة؛ نسبة السادات الطباطبائیة؛ وجه تسمیه شهر ری؛ اقسام العدد؛ تلامذة افلاطون ثلاث فرق؛ اشاره اجمالیه به علم عقود انامل؛ برهان تساوی الزوایا الثلاث من المثلث لقائمتین؛ طریق دفع النملة؛ غزوات النبی(ص)؛ اولاد النبی(ص)؛ اولاد الائمة(ع)؛ طریق کشیدن آب از چاه به آسانی؛ سبب فرو نرفتن بعضی چیزها در آب؛ پاک شدن جامه ابریشم یا پشم هر گاه چرب شود؛ المصادر الجعلیة؛ در طبیعت ستارگان؛ دستور نامه نگاری؛ عدد حروف و کلمات و آیات قرآن؛ شروط و آداب سالک...
استاد حسن زاده آملی، تحقیقاتی ارزنده در مورد کتاب مزبور نموده و تعلیقاتی ارزش مند در ذیل برخی از مباحث آن آورده و در این زمینه، به پاره ای از کتاب های خود، از قبیل دروس آفاقی، هزار و یک کلمه، سرح العیون فی شرح العیون و هزار و یک نکته، ارجاع داده و از منابع مختلف، مانند کشکول شیخ بهایی، ابداع البدایع شمس گرگانی، اسطرلاب خواجه طوسی، خلاصة الحساب شیخ بهائی، الاتقان سیوطی، ریاض العارفین مرحوم رضاقلی خان هدایت، زیج بهادری مرحوم غلام حسین جونپوری، برهان قاطع، حواشی منطق حکیم سبزواری، فصوص محی الدین، شفای شیخ الرئیس، اسفار صدر المتألهین، شرح صحیفه ی سجادیه سید علی خان و سایر کتب نیز استفاده نموده است.
پاره ای از حواشی مهمّ استاد، عبارتند از: فادزهر، معرب پادزهر است و آن را به عربی، حجر التیس گویند و تیس، باز باشد، خواه کوهی و خواه اهلی.
[ویکی الکتاب] معنی خَزَائِنُ: جمع خزانه است ، و خزانه به معنای مکانی است که مال در آن انبار و محافظت و ذخیره گردد .
ریشه کلمه:
خزن (۱۳ بار)
«خَزائن» جمع «خزینة» و «خزانه» به معنای منبع و مرکز هر چیزی است که برای حفظ آن و عدم دسترسی دیگران در آنجا جمع آوری می شود،و در اصل از ماده «خَزْن» (بر وزن وزن) به معنای حفظ و نگاهداری چیزی است; بدیهی است، کسی اقدام به جمع آوری و اندوختن و حفظ چیزی می کند که قدرتش محدود باشد و نتواند در هر عصر و زمانی آنچه می خواهد فراهم سازد، لذا در موقع توانایی، آنچه لزومش را احساس می کند، برای موقع ضرورت می اندوزد و در خزانه گردآوری می کند.
[ویکی فقه] خزائن (کتاب). کتاب « خزائن »، نوشته ملا احمد نراقی ، کشکولی است با موضوعات متنوع که برخی از مطالب آن، به زبان فارسی و بعضی به زبان عربی است.
انگیزه مؤلف از تالیف این کتاب، گردآوردن مجموعه ای بوده است متنوع و مفرح که مطالعه، آن غبار خستگی را از خاطر دانش پژوهان بزداید و گره اندوه را از پیشانی آنان بگشاید. این کتاب، دومین بار است که توسط آیت الله حسن زاده ی آملی ، تصحیح شده و تعلیقاتی بر آن نگاشته شده است و در سال ۱۳۷۶ ش، به پایان رسیده است.
ساختار
کتاب، چون کشکولی از مطالب مختلف است، مطالب گوناگون بدون فصل بندی و باب بندی و بدون آن که از نظم خاصی پیروی نمایند، پشت سر هم، ذکر شده اند. کتاب، حاوی بیش از شش صد نکته در اخلاق ، تاریخ ، نجوم ، طب ، حکایت ، معما ، شعر و... است.
گزارش محتوا
پاره ای از مطالب کتاب، فهرست وار، عبارتند از: حدیث «طوبی لمن انفق ما اکتسبه فی غیر معصیة...» ؛ اذا اردت مضروب عدد فی نفسه... ؛ مطایبة نقلها الراغب (نقل الراغب فی المحاظرات، قال: کان بعض امراء بغداد یقال له کوتکین، اصابه قولنج و امره الطبیب بالحقنة، فقال: و ما الحقنة؟ فوصفها الی ان قال و توضع الانبوبة فی الاست، فانتفخت اوداج الامیر و ظهرت آثار الغضب فی وجهه، فقال: فی است من؟ فخاف الطبیب و قال فی استی ایها الامیر.) ؛ دستوری برای بهداشت (سر بعد الطعام و لو خطوة. نم بعد الحمام و لو لحظة. بل بعد الجماع و لو قطرة.) ؛ طریق شناختن چوب آبنوس ؛ برای دفع سرعت انزال؛ ثواب قرائت قرآن از روی مصحف ؛ دخول القرامطة فی مکة؛ نسبة السادات الطباطبائیة؛ وجه تسمیه شهر ری ؛ اقسام العدد؛ تلامذة افلاطون ثلاث فرق؛ اشاره اجمالیه به علم عقود انامل؛ برهان تساوی الزوایا الثلاث من المثلث لقائمتین؛ طریق دفع النملة؛ غزوات النبی صلی الله علیه و آله وسلّم ؛ اولاد النبی صلی الله علیه و آله وسلّم ؛ اولاد الائمة علیه السّلام ؛ طریق کشیدن آب از چاه به آسانی؛ سبب فرو نرفتن بعضی چیزها در آب؛ پاک شدن جامه ابریشم یا پشم هر گاه چرب شود؛ المصادر الجعلیة؛ در طبیعت ستارگان؛ دستور نامه نگاری؛ عدد حروف و کلمات و آیات قرآن؛ شروط و آداب سالک.
← تحقیقات استاد حسن زاده آملی
...

جملاتی از کاربرد کلمه خزائن

اختلاف مهم دیگر در شیوهٔ حکومتی تیمور با بازماندگانش، نحوهٔ واگذاری بخش‌های حکومت بود. فرمانروایان تیموری با اینکه خود را سلطان می‌نامیدند و قدرت مطلقه‌ای برای خود قائل بودند، چون اقتدار تیمور را نداشتند، برای تثبیت قدرت و حفظ قلمروشان، به حمایت لشکریان نیاز داشتند و چون خزائن حکومتی بر اثر درگیری‌ها و اوضاع نابسامان داخلی تهی شده بود، مجبور به دادن سُیورغال به امیران و حاکمان محلی شدند. در اواخر دوره تیموریان این نوع بخشش به علما و هنرمندان و شاعران نیز تعلق گرفت که نه تنها قدرت حاکمان و امیران لشکری را افزایش داد بلکه موجب فقر و نابسامانی اجتماعی و تضعیف قدرت فرمانروایان تیموری و زوال این خاندان نیز شد.
بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ قلوب الخواص من العلماء باللّه خزائن الغیب، فیها براهین حقه و بیّنات سرّه و دلائل توحیده و شواهد ربوبیته فقانون الحقایق قلوبهم، و کل شی‌ء یطلب من موطنه. هر چیزی را که جویند از معدن و موطن خود جویند، درّ شب‌افروز از صدف جویند که مسکن اوست، آفتاب رخشان از برج فلک جویند که مطلع اوست، عسل مصفی از نحل جویند که معدن اوست، نور معرفت و وصف ذات احدیت از دلهای عارفان جویند که دلهای ایشان قانون معرفت است، و سرهای ایشان کان محبت.
مفاتح جمع مفتح و مفاتیح جمع مفتاح. وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ همانست که جای دیگر گفت: «لَهُ مَقالِیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، و این خزائن غیب آن پنج علم‌اند که آنجا گفت: «إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ».
و گفت: مستغنی نتواند بود بهیچ حال ا زجمله احوال از صدق و صدق مستغنی است از جمله احوال و هر که به صدق بود در آن چه میان او و میان خدای به حقیقت هست مطلع گردد بر خزائن غیب و امین گردد در آسمانها و زمینها و اگر توانی که هیچ کس بر تو سبقت نگیرد در کار خداوند خویش چنان کن و تا توانی بر خداوند خویش هیچ مگزین که او ترا از همه چیزها به والسلام.
شه گفته اقدس السیاده مفتاح خزائن المساده
سؤال نیست مگر بر خزائن کرمش سؤال نیز چه حاجت؟ که عالِم است به حال