خانه صاحب
معنی کلمه خانه صاحب در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خانه صاحب
قصر سلطان را حصار از سنگ و از آهن بود خانه صاحب توکل در حصار بی دری است
خانه گر از فلان و از بهمان خانه صاحب حق است و ما مهمان
دست بر حلقه زد غریبانه کاید از خانه صاحب خانه
نگه دارد خدا از دانه صیاد مرغان را مباد از خانه صاحب طمع احسان شود پیدا
چو میل سرمه آه سینه دل را می کند روشن غبار خانه صاحب خانه را از توتیا بهتر
...گنگی به زبان آر که خیر خود راه برد به خانه صاحب خویش
بود با خانه صاحب خانه یک چیز بوحدت از دوئی برخاست تمییز