خانه بر

معنی کلمه خانه بر در لغت نامه دهخدا

خانه بر. [ ن َ / ن ِ ب َ ] ( نف مرکب ) برنده اثاث خانه. رباینده اثاث خانه. دزد. سارق. ج ، خانه بران :
چو دزد خانه بر کالا همی جست
سریر شاه را بالا همی جست.نظامی.من بسختی بخانه دگران
خانه من بدست خانه بران.نظامی.گر سه حمال کارگر داری
چار جمال خانه برداری.نظامی.نقطه گه خانه رحمت تویی
خانه بر نقطه زحمت تویی.نظامی.

جملاتی از کاربرد کلمه خانه بر

چه کنم اگر نگردم پی صاحبان خرمن که فقیر خانه بر دوش و گدای خوشه‌چینم
اضطراب برگ برگش چون پی گم کرده است خانه بر دوش هوای اوست جولان بهار
هر که از خلق گوشه ای گیرد خانه بر دوش چون کمان باشد
در نظر گرفته می‌شود. اگر ما تعداد خانه‌های آرایه و طول داده هر خانه بر حسب بایت را بدانیم طبیعتاً
از این آباد و ویران بام تا در خرابت خانه بر سر
دل او را دشمنی باشد ز خانه بر او جویانده هر روزی بهانه
یکی کوه دید از برش لاژورد یکی خانه بر سر ز یاقوت زرد
شنیدم که مغروری از کبر مست در خانه بر روی سائل ببست
ز آرزوی شیوه رفتار تو خانه بر بامت کند کبک دری
چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟ خانه بر رهگذر سیل چه بنیاد کنی؟
بوی آن مرد زد ز خانه بر او گفت با عایشه که زود بگو