خالص شدن

معنی کلمه خالص شدن در لغت نامه دهخدا

خالص شدن. [ ل ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مطاوعه «خالص کردن ». رجوع به «خالص کردن » شود.

معنی کلمه خالص شدن در فرهنگ فارسی

مطاوعه [ خالص کردن ] .

جملاتی از کاربرد کلمه خالص شدن

ز تشویش ریا جانت خلاص است چنین خالص شدن خاص خواص است
و گفت: اول چیزی که ظاهر شود از احوال اهل احوال خالص شدن افعال ایشان بود هر که را سر خالص نبود هیچ فعل او صافی نبود.
خط نارسته ازان چهره گلگون پیداست مشک خالص شدن از صافی این خون پیداست