ثانی اثنین

معنی کلمه ثانی اثنین در لغت نامه دهخدا

ثانی اثنین. [ اِ ن َ ] ( ع اِ مرکب ) دوم دو. || یکی از دو. || دومی. || مجازاً، همتا. تالی تلو. نسخه ثانی. عدیل. قرین. نائب مناب. قائم مقام. دیگرم. لنگه. دگر. دیگر. || کنایه از مثل و مانند ونظیر. چرا که عدد دوم از مجموع دو عدد و بالضروره در ذات و اکثر صفات مثل عدد اول خواهد بود. ( غیاث ).

معنی کلمه ثانی اثنین در فرهنگ عمید

۱. دوم از دو.
۲. یکی از دو.
۳. (صفت ) [مجاز] مثل، مانند، نظیر.

معنی کلمه ثانی اثنین در فرهنگ فارسی

۱ - دوم دوتا دوم دو ۲ - یکمی از دو . ۳- نظیر مانند عدیل قرین تالی تلو دیگرم : (( گرد قصرش کتابه سیمین ثانی اثنین کهکشان باشد . ) ) ( وحشی ) ۴ - ابوبکر صدیق : شریعت را نخستین قره العین رفیق مصطفی و ثانی اثنین . ( اسرار نامه عطار ) توضیح ماخوذ از آیه ۴٠ سوره ( توبه ) : (( الاتنصروه فقد نصره الله اذا اخرجه - الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لاتحزن ان الله معنا فانزل الله سکینه علیه و ایده بجنود لم تروها . ) )
دوم دو یکی از دو دومی

جملاتی از کاربرد کلمه ثانی اثنین

گفت از بهر قوت از غفار ثانی اثنین اذهما فی الغار
خوشا قدر این خانه کز احترام بود ثانی اثنین بیت‌الحرام
در سرای سرور مونس و یار ثانی اثنین اذهما فی‌الغار
توئی یکه تمثال عقل نخستین توئی ثانی اثنین سبع المثانی
مملکت را به کلک داد نظام ثانی اثنین صدر آل نظام
صدیق سرور و صدیق اکبر آنکه در شانش به قرآن ثانی اثنین اذهما فی الغار می‌آید
اول به وجود ثانی اثنین صدیق که بود یار غارت
در خلوتی که ثانی اثنین آن صباست خود را ز خیل رابعهم نیز نشمریم
چون تو کردی ثانی اثنینش قبول ثانی اثنین او بود بعد رسول
خواجهٔ اول که اول یار اوست ثانی اثنین اذهما فی الغار اوست