معنی کلمه تاجه در لغت نامه دهخدا
تاجه. [ ج َ ] ( اِخ ) مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: بقول مشهور دختر ذوشفره از ملوک یمن است. جنازه او را مدتها پس از مرگش یافتند در حالیکه غرق در جواهر گرانبها بوده و لوحه سنگی در مزارش پیدا شد که از آن چنین برمی آمد که وی از قحطی مرده و حاضر بود یک پیمانه طلا و مروارید و انواع دیگر جواهر را در ازاء یک پیمانه آذوقه بدهد ولی موفق نشد،و همه این سخنان را از زبان خود او نقل کرده اند.