عالی گهر
معنی کلمه عالی گهر در فرهنگ عمید
معنی کلمه عالی گهر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه عالی گهر
به چشم کم مبین ای آب حیوان طفل اشکم را صدف در بحر عمان می شود عالی گهر از من
جست تاریخ سال اتمامش عقل عالی گهر ز ذوق سلیم
حاجتم آنست ای عالی گهر کز سر فضلی کنی در من نظر
خاتم صبر که عالی گهر است نقش آن من صبر قد ظفر است
تا جهانست جهاندار بود زانکه او خسرو عالی گهر است
پادشاهی بود بس عالی گهر گشت عاشق بر غلام سیم بر
من چنان میخواهم ای عالی گهر کز گنهشان هم ترا نبود خبر
خورشید سعادت مه منزلگه خود شد یعنی ز سفر سرور عالی گهر آمد
گوشه گیران را خموشی می کند عالی گهر از لب دریا دهان خود صدف پوشید و رفت
گفت بود آدم همی عالی گهر چون به فردوسی فرو آورد سر