صاحب زمان

معنی کلمه صاحب زمان در لغت نامه دهخدا

صاحب زمان. [ ح ِ زَ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) یکی از بزرگان عصر :
مرا از کریمان صاحب زمان
توئی مانده باقی که باقی بمان.نظامی.
صاحب زمان. [ ح ِ زَ ] ( اِخ ) رجوع به مهدی شود.

معنی کلمه صاحب زمان در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - حجتی که عصر و زمان به وجود او قایم است صاحب العصر صاحب الزمان . ۲ - امام دوازدهم شیعیان .

جملاتی از کاربرد کلمه صاحب زمان

ختم دولتهاست این دولت الهی مدتش تا زمان دولت صاحب زمان پاینده باد
مرا که خدمت صاحب زمان بود معذور چرا زمین ستم پیشگان بود وطنم
حضرت صاحب زمان که در بر گاهش گردن ناکس همیشه بادا ناکس
زمانه از نظر راحتم نصیب دهد چو یابم از نظر صاحب زمان نصیب
مگر فرمان دهی صاحب زمان را که شمعی از تو افروزد جهان را
حضرت ختم ولایت مهدی صاحب زمان آنکه زو شد صدر خاور رشک ایوان جلال
آتش یاقوت من خاموش روشن‌کرده‌اند از تکلف تا کجا صاحب زمان خواهم شدن
ایا حجت عصر و صاحب زمان خدیو زمین، داور آسمان
در جشن شه صاحب زمان بادام و شکر هر زمان از منطق شکرفشان و ز چشم شهلا ریخته
قدم بحله نهادی چراغ دولت تو ز نور قبه صاحب زمان فروزان شد